ای روی دل آرایت مجموعه زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم
ای روی دل آرایت مجموعه زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم
یه پنجره با یه قفس
یه حنجره بی هم نفس
سهم من از بودن تو یه خاطره () ست همینو بس ...
دوستت دارم ...
چی بگم از کجا بگم
دردمو با کیا بگم
بهتره ک دم نزنم
حرفی از عشقم نزنم...
چون یاد تو می آرم
خود هیچ نمیمانم
تو اوج هر بی کسی ، همیشه سبز و زنده
بدون دلواپسی ، پر بزن ای پرنده...
میگفت فرقی نداریم فرق ما دوتا شبیه اسب کالسکه ست و گاری
وه که چه شاد می شود از تلف وجود من
فدات بگردم من دلم گرفتاره
اگه میشی یارم فقط بگو آره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هی تنگ دستی تنگ دستی تنگ دستی
چشماتو رو هر چی دلت میخواست بستی
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)