براي خود زندگي كنيم نه براي نمايش دادن آن به ديگران
Live for ourselves not for showing that to others..
براي خود زندگي كنيم نه براي نمايش دادن آن به ديگران
Live for ourselves not for showing that to others..
بعد از داشتنم
دست از دوست داشتنم بر ندار!
محکم تر از همیشه دستمو بگیر،
باز برام آهنگ بفرست با یه قلب زیرش که بدونم این حرفارو باید با صدای تو بشنوم نه با صدای خواننده،
بازم وقت و بی وقت خبر بگیر ازم،هی بخواه که باهام وقت بگذرونی،
بارون زدنی صدام کن،
باز وقتی رو به روتم عکسمو نشونم بده و بگو که برای خودم هیچ برای عکسامم میمیری،
بعد از داشتنم؛
باز یادت بمونه تولدمو،
روز دخترو،
روز مادرو،
هر روز دیگه ای که ربط داره و نداره به منو...
برام گل بگیر؛
نرگس،رز،یه دسته پر از صد تومنی... بعد از داشتنم هم دوستم داشته باش یه جور که انگار هنوز آرزوته داشتنم...
بدترین حس دنیا چیست؟
شاید بگویید تنهایی، دلتنگی و...
اما بدترین حس دنیا دل زدگی ست
دل زدگی از یک خواستن عمیق می آید
کاری را، چیزی را، کسی را با تمام وجود خواستن
دل زدگی یعنی کاری، چیزی، کسی که مدت ها حس خوب برایت داشت دیگر در ذهن و قلبت جایی نداشته باشد
دل زدگی یعنی احساس خستگی شدید
آدمی که دل زده می شود وسط یک جنگ است، یک جنگ نا برابر
یک طرف تمام خاطرات روزهای خواستن جلوی چشمش هست
طرف دیگر حقیقتی که زورش بیشتر از تمام خاطرات و رویاهاست
دل زدگی بدترین حس دنیاست...
فقط تصور کنید کاری، چیزی، کسی که سال ها می خواستی دیگر قلبت را به تپش نیاندازد، دیگر تو را سر ذوق نیاورد
بدترین قسمت دل زدگی این است که نمی خواهی آن حس را دوباره تجربه کنی
اگر آسمان هم به زمین بیاید دیگر نمی خواهی
آدم هایی که دل زده می شوند فهمیده اند می شود عمیق ترین خواستن ها را کنار گذاشت و فراموش کرد اما نَمُرد ...
لحظه ای نگشته رها، خاطرم ز خاطره ها...
تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن
داستانِ اردیبهشت
به پایان رسید
و من هنوز
به خانه نرسیده ام!
قصه ی خرداد را بباف!
کلاغ ها
اردیبهشت
سر به هوا می شوند ...!
" خرداد " همین نزدیکی هاست
شاید در باغچه ی کوچک گوشه ی
حیاط مان
یا شاید روی گل های پیراهنت
یا اینکه شاید
پشت در خانه مان
دستش را گذاشته باشد
روی زنگ ...
وقتی برگشته بود واسه بارِ هزارم
و من همون سوالایِ تکراریمو میپرسیدم
که چرا و چطور دلت اومد واینا
یهو گفت تا کِی میخوای محاکمم کنی ؟
باشه قبول من اشتباه کردم...
گفتم تا وقتی که یاد بگیری مرد باشی
حرف نباشی فقط ...
تا وقتی که یاد بگیری وظیفه من فقط بخشیدنت نیست هعی بری دلمو بشکونی و هعی برگردی ببخشمت ....
فقط ی چی گفت هنوزم که هنوزه صداش تو گوشمه
من خیلی بهت بدهکارم توعم منو ببخشی،خودم نمیبخشم...
شلوغم
آنقدر،
که خودم را
در شلوغی گُم کرده ام
تنها تو می توانی نجاتم دهی
تنها تو
تنها تو می توانی
در شلوغی پیدایم کنی
دستم را بگیری
و از خودم بیرون بکشی ...
چرا زندگی رو سخت میکنی؟!
دلتنگ کسی شدی؟-----زنگ بزن
میخوایی کسی رو ببینی؟-----دعوت کن
میخوایی بقیه درکت کنن؟-----توضیح بده
سوالی داری؟-----بپرس
چیزیی میخوایی-----برو دنبالش
از چیزی خوشت میاد؟-----حفظش کن
از کسی خوشت نمیاد؟-----ترکش کن
عاشق کسی هستی؟-----بهش بگو
ما فقط یکبار زندگی میکنیم
سخت نگیر و ساده باش
و زندگی کن...!
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)