[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زنده نامان نعمت ا... گرجی و عزت ا... مقبلی
یادشان گرامی باد ......
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زنده نامان نعمت ا... گرجی و عزت ا... مقبلی
یادشان گرامی باد ......
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مردی که هنوز به تاریخ انقضاء نرسیده است!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
برنامه "صبح جمعه با شما" در سال ۱۳۶۳
ایستاده از راست به چپ : مرحوم منصور غزنوی، مهین فردنوا، کامران ملک مطیعی، منوچهر آذری
نشسته ار راست به چپ : رامین پورایمان و مرحوم عزت الله مقبلی
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خسرو شکیبایی اگر هنوز با ما بود ۷۴ ساله می شد!
سلام بر او که زاده ی بهار بود و فروردین
ویرایش توسط johnny : 03-29-2018 در ساعت 05:15 PM
به بهانه ی زادروزِ خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی در ۷ فروردینماه سال ۱۳۲۳ در کرمان به دنیا آمد. در شناسنامه نامش «خسرو» است ولی خانواده و نزدیکان او را «محمود»
صدا میکردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت.
او پیش از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفههایی چون خیاطی و کانالسازی و آسانسورسازی کار میکرد.
در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به "عباس جوانمرد" ، معرفی و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد.
وی فارغالتحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد، ۵ سال بعد
یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد.
"شکیبایی" فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاترآغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به
"عباس جوانمرد"، معرفی و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایشهایی که وی در آنها ایفای نقش نمودهاست، میتوان به
"سنگ و سرنا"، "همه پسران من"، "شب بیست و یکم" و "بیا تا گل برافشانیم" اشاره کرد.
او چندین نمایش تلویزیونی مانند "فیزیکدانها" و "هنگامه شیرین وصال" را هم در کارنامه دارد.
شکیبایی نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی "فریبرز صالح" مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در
حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه "مسعود کیمیایی" قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم "خط
قرمز" (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۱) به سینما آمد و تا سال ۱۳۶۸ نقش آفرینیهایی کرد. از جمله در فیلمهای "دزد و نویسنده"،"ترن" و "رابطه
خوب" ظاهر شد. اما پس از بازی در فیلم "هامون" (داریوش مهرجویی-۱۳۶۸) بود که نام "خسرو شکیبایی" بر سر زبانها افتاد. او برای بازیش
در همین فیلم از «هشتمین جشنواره فیلم فجر»، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت.
او برای بازی در فیلم "کیمیا" (احمد رضا درویش، ۱۳۷۳) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر
شد.
او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش "عادل مشرقی" فیلم "سالاد فصل"(فریدون جیرانی) گرفت.
از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم "اتوبوس شب" (کیومرث پوراحمد) بود.
"شکیبایی" آخرین جایزهاش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم «کاغذ بی خط» دریافت کرد.
پس از گذشت نزدیک به ۲۲ سال از اولین حضورش در فیلم "کیمیایی"، در فیلم "حکم" (۱۳۸۳) باری دیگر در فیلم وی در کنار عزتالله انتظامی
ایفای نقش کرد.
در ۹ تیرماه ۱۳۸۷ در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت. او همچنین در
بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود.
"شکیبایی" در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در فیلم کوتاه «کتیبه»، به دعوت "محمدرضا اصلانی"در سریال «سمک
عیار» ایفای نقش کرد و پس از آن در سریالهایی چون "لحظه"، "کوچک جنگلی"، "مدرس"، "روزی روزگاری"، "خانه سبز"، "کاکتوس"، "آواز
مه"، "تفنگ سر پر" و "در کنار هم" به ایفای نقش پرداخت.
"شکیبایی" در چند فیلم تلویزیونی هم حضور یافت. آخرین نقشآفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی "پیوند" (سعید عالمزاده) و آخرین نمایش
فیلمش، "آشیانهای برای زندگی" (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.
شکیبایی ۵ سال پس از ورود به تئاتر، یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد و مدت کوتاهی نیز در زمینه دوبله به فعالیت پرداخت.
شاخصترین اثر سینمایی که خسرو شکیبایی در آن صحبت کرد فیلم "شعله" بود که در آن به جای "پیرمرد مسلمان ده" ایفای صدا نمود.
او علاوه بر هنرنمایی در نقش آفرینی سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سرودههای "فروغ فرخزاد"، "سهراب سپهری"، "سید علی صالحی" و
"محمدرضا عبدالملکیان" را به صورت دکلمه اجرا کرده بود.
"شکیبایی" در ساعت ۴ صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در سن ۶۴ سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران
درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن شد. او مدتها از عارضه دیابت رنج میبرد.
روحش شاد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یادِ عزیزِ مازیار ، به هنگامِ کوچِ نابهنگامَش در شانزدهمِ فروردین ماهِ ۱۳۷۶
روحش شاد و یادش گرامی
به مناسبتِ بیست و یکمین سالروزِ درگذشتِ "عبدالرضا کیانی نژاد" (مازیار)
کاشف صدای " مازیار" آهنگساز بزرگ " جهانبخش پازوکی" بود. در اوایل سال ۱۳۵۴ پازوکی در سفری به شهر بابل صدای مازیار را در یکی از
برنامه های کاخ جوانان شنیده و او را ترغیب می کند تا کار خوانندگی را به صورت حرفه ای در تهران دنبال کند. مازیار در همان سال به تهران
آمده و طی مدت کوتاهی سه ترانه از ساخته های پازوکی را می خواند. این ترانه ها " آرزوی فردا" ، " عادت" و " ماهیگیر" نام دارند که ترانه
سوم بسیار محبوب می شود. جنس صدای مازیار و تحریرهای کاملا ایرانی اش بسیار هواخواه پیدا می کند به صورتی که در طول سالهای ۵۴
تا ۵۸ بیش از ۳۵ ترانه با صدای او پخش شده و بسیار مورد توجه واقع می شود. از سال ۵۶ تا انقلاب آهنگسازان دیگری مانند " صادق
نوجوکی"، " فرید زلاند" ، " محمد شمس" ، " بابک بیات" و ... نیز خواستار همکاری با او شده و ترانه هایی را در اختیار او قرار می دهند. مازیار
پس از انقلاب در ایران مانده و پس از چند سال ممنوع الکار می شود. در سال ۷۵ صدایش مجوز گرفته اما این بار اجل مهلتش نداده و در
فروردین ۷۶ اسیر ماهیگیر زمان می شود.
صدای مازیار در میان همکارانش هم هواخواهانی داشت از جمله " ستار" و " هایده" که ترانه هایی از او را بازخوانی می کنند. هایده آنقدر از
ترانه آرزوی فردا خوشش آمده که خواستار اجرای دو صدایی ترانه می شود.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در هجدهمین سالروزِ درگذشتِ محمد علی فردین یادَش را گرامی می داریم.
به مناسبتِ هجدهمین سالروزِ درگذشتِ فردین
محمد علی فردین در ۱۵ بهمن ۱۳۰۹ به دنیا آمد. پدرش کارمند اداره تسلیحات و بازیگر تئاتر بود. "فردین" دوران ابتدایی را در دبستان
"ترقی" در خیابان شهباز، و دوره متوسطه را در دبیرستان "آذر" در خیابان شاهآباد گذراند و موفق به اخذ دیپلم شد.
او در سن ۱۸ سالگی راهی سربازی شد؛ اما پیش از آن در سن شانزده سالگی، با وجود مخالفت ﻫای پدر به فوتبال، ژیمناستیک،
شنا، بدنسازی و در نهایت به کشتی پرداخت و پس از آشنایی با زنده یاد "غلامرضا تختی" زیر نظر "حبیب الله بلور" مربی به نام آن
دوران، کشتی را به صورت حرفه ای آموخت و دنبال کرد و نخستین بار در مسابقات قهرمانی کشور در رشته آزاد در سال ۱۳۳۲ در
اصفهان در وزن ششم مدال برنز گرفت و در سال ۱۳۳۳ در انتخابی تیم ملی در وزن ۷۳ کیلو برگزیده شد و راهی تیم ملی شد و در
دومین دوره مسابقات جهانی در سال ۱۹۵۴ میلادی در توکیو به همراه "محمود ملاقاسمی"، "محمد مهدی یعقوبی"، "ناصر
گیوهچی"، "توفیق جهانبخت"، "عباس زندی"، "غلامرضا تختی" و "احمد وفادار" اعضای تیمملی را تشکیل دادند و در نهایت در این
مسابقات تیم ایران دو مدال طلا در وزن های ۶۷ و ۷۹ کیلوگرم توسط مرحوم "توفیق جهانبخت" و "عباس زندی" به دست آورد؛ اما در
وزن ۷۳ کیلوگرم "محمد علی فردین" با شکست حریفانی از فیلیپین، سوئد، آرژانتین و ژاپن فینالیست شد اما در مبارزه پایانی
مغلوب حریف گرجی از شوروی سابق شد و با مدال نقره به کار خود پایان داد.
"فردین" همچنین در سال ۱۳۳۶ در مسابقات قهرمانی کشور در تهران در یک وزن پائینتر در وزن پنجم با شکست همه مدعیانش از
عنوان قهرمانی را به دست آورد. فردین در رشته فرنگی نیز تبحر داشت و در مسابقات قهرمانی کشور در سال ۱۳۳۷ (در تهران) در
وزن ششم بعد از اینکه همه حریفان خود را تا فینال شکست داد در مبارزه نهایی نیز در فینالی تکراری از سد "محمد بهادری"
گذشت و با کسب عنوان قهرمانی در صدر وزن ششمیها قرار گرفت. "محمدعلی فردین" در نهایت به دلیل آسیبدیدگی مجبور شد
با دنیای کشتی خداحافظی کند.
آنگونه که می گویند، "فردین" به صورت اتفاقی به سینما آمد. در یکی از روزهای سرد و زمستانی سال ۱۳۲۸ او برای دیدن فیلمی
وسترن به سینما می رود، اما به دلیل شلوغی سینما پشت در می ماند؛ که در این حین "اسماعیل کوشان" کارگردان تهیه کننده
سینما سر می رسد و او را به داخل سینما می برد و پس از آن است که کوشان او را به "سیامک یاسمی" کارگردان فیلم «چشمه
آب حیات» معرفی می کند؛ تا به این ترتیب او نخستین اثر سینمایی اش را بازی کند.
بازی در فیلمهای «فردا روشن است» و «فریاد نیمه شب» به کارگردانی "ساموئل خاچیکیان" نقطه عطف کارنامه هنری "فردین"
محسوب میشود، آثاری که توانستند عنوان بهترین و پرفروش ترین فیلم سال را از آن خود کنند.
اما بازی در فیلم «گنج قارون» ساخته "سیامک یاسمی" شهرت "فردین" را صد چندان کرد و تازه پس از آن بود که "فردین" به ستاره
بی رقیب سینمای ایران تبدیل شد، و در بسیاری از آثار سینمایی آن دوران بازی کرد؛ که فیلم هایی چون «ساحل انتظار»، « چرخ
فلک»، «کوچه مردها»، «راز درخت سنجد»، «باباشمل»، «غزل»، از آن جمله اند.
"فردین" پس از انقلاب بر خلاف بسیاری از هنرمندان در ایران ماند؛ اما دیگر اجازه فعالیت در سینما را نداشت و سال ها در مغازه اش
در میدان ونک تهران به فروشِ فرش مشغول شد.
بازیگر محبوب سینمای ایران بالاخره در روز پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ در سن ۶۹ سالگی بر اثر ایست قلبی در منزل شخصی اش
در تهران از دنیا رفت و صبح روز شنبه از ورزشگاه امجدیه در میان سیل هنرمندان و مردم، با جمعیتی در حدود یکصد هزار نفر، به
سمت بهشت زهرا (قطعه هنرمندان) بدرقه و به خاک سپرده شد.
یادش گرامی و نامش زنده باد ......
ویرایش توسط johnny : 04-08-2018 در ساعت 03:01 PM
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زنده یادان "محمد علی فردین" و همسرش "مهری خمارلو" در شبِ سالگردِ عروسیِ شان
روحشان شاد
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)