صفحه 15 از 27 نخستنخست ... 5131415161725 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 141 به 150 از 263

موضوع: تقویم هنرمندان ایرانی

  1. #141
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740


    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


    یادی از ناصر حجازی در زادروزَش...


    اگر امروز زنده بود ۶۹ سالگی اَش را جشن می گرفت!

    هنرمندی او کنار مردم بودنش بود!



    یاد و نامَش گرامی



  2. 5 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #142
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740


    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


    ۲۵ آذرماه؛ زادروزِ محمد صالح علاء که بیشتر ترانه سرا می شناسیمَش. ولی او هم مجری است و هم فیلم ساز.

    با ترانه های خاطره انگیزی که سُروده، کمتر کسی خاطره ای از آن ها ندارد.



    میلادت مُبارک مردِ شاعر



  4. 5 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #143
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740
    .
    .
    .
    به مناسبتِ ۶۶ سالگیِ محمد صالح علاء


    "صالح علاء" در ۲۵ آذرماه سال ۱۳۳۱ در شهر اراک به‌دنیا آمد. او در سال ۱۳۵۶ از مدرسه هنرهای دراماتیک رویال آکادمی لندن فوق دیپلم

    سینما و تلویزیون و در سال ۱۳۵۹ لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک و در سال ۱۳۷۲ فوق لیسانس زبان و ادبیات

    فارسی از دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی گرفت.


    آغاز فعالیت هنری او از سال ۱۳۴۷ با قصه‌نویسی و قصه‌خوانی در رادیو و سپس نویسندگی متن برنامه و نمایش‌نامه بود.


    فعالیت سینمایی را از سال ۱۳۴۷ با ساخت فیلم‌های تبلیغاتی و بازی در سینما را از سال ۱۳۶۴ با «تیغ و ابریشم» کاری از "مسعود کیمیایی"

    آغاز کرده‌است. وی برای مدتی مجلهٔ «نشانی» را منتشر می‌کرد که پس از مدتی انتشار آن متوقف شد.


    "صالح علاء" پیوسته به عنوان مجری و نویسنده با شبکه‌های مختلف رادیویی همکاری داشته‌است.


    "صالح علاء" کتاب عجیب «تمامی آنچه که مردان در باب زنان می‌دانند» اثر "عبدل اسمیت" را ترجمه کرده‌است. وقتی این کتاب ۱۱۰ صفحه‌ای

    را باز کرده و تا انتها ورق می‌زنید چیزی جز صفحات سفید نمی‌بینید. از این کتاب بیش از ۲۸ چاپ به فروش رفته‌است.


    وی دارای یک پسر به نام باران می‌باشد.

  6. 5 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #144
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740


    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]



    ۲۵ آذرماه؛ زادروزِ طوفان هل عطائی است.


    یادَش را گرامی می داریم.



  8. 5 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #145
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740


    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


    ۲۹ آذر ۱۳۳۶ هجری شمسی، درگذشت استاد ابوالحسن صبا ، آهنگساز و موسیقیدان بی بدیل ایران.


    اثرات ایشان بر موسیقی ایرانی تا ابد ماندگار خواهد بود.



  10. 5 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #146
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740
    .
    .
    .
    به مناسبت شصت و یکمین سالروز درگذشت ابوالحسن صبا، استاد برجستهٔ موسیقی ایرانی، آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سرشناس.


    ابوالحسن صبا در سال ۱۳۰۲ در مدرسهٔ عالی موسیقی که توسط علی‌نقی وزیری بنیان گذاشته شده بود، مشغول به تحصیل شد. هرچند

    صبا از کودکی در نواختن انواع سازهای اصیل ایرانی مهارت داشت، اما شگفتی هنر او را باید از زمان تأسیس این مدرسه عالی دانست. صبا

    در ۲۲ سالگی دانشجوی ممتاز و تک‌نواز برنامه‌های مدرسهٔ عالی موسیقی شد و مورد احترام و تشویق اساتید و دوستانش قرار گرفت.

    نخستین اثر ضبط‌شدهٔ صبا قطعهٔ " زرد ملیجه" با ویولن بود که در میان دو بند سرود "ای وطن" در سال ۱۳۰۶ در قالب صفحه، تولید شد و

    بسیار مورد توجه قرار گرفت.



    او در سال ۱۳۰۶ از طرف استاد علینقی وزیری مأمور شد تا در رشت مدرسه‌ای مخصوص موسیقی تأسیس کند. او نزدیک ۲ سال در رشت

    ماند و در آنجا ضمن آموزش موسیقی، به روستاها و کوهپایه‌های شمال رفت و به جمع‌آوری آهنگ‌های محلی پرداخت و ارمغان‌هایی از این

    سفر به همراه آورد. آهنگ‌های دیلمان، رقص چوبی قاسم‌آبادی، کوهستانی و امیری مازندرانی یادگار این دوره از زندگی اوست.



    صبا در نواختن همه سازهای موسیقی ردیف، چیرگی پیدا کرد و تمام سازهای ایرانی همچون سنتور، تار، سه‌تار، تنبک، نی، کمانچه، ویولن و

    نیز پیانو را در حد استادی می‌نواخت ولی ویولن و سه‌تار را به عنوان سازهای تخصصی خود برگزید. سپس در مدرسه عالی موسیقی به

    شاگردی علی‌نقی وزیری درآمد و تکنواز ارکستر او شد.



    در سال ۱۳۱۸ که رادیو تهران تأسیس شد، صبا در رادیو به کار نوازندگی پرداخت ولی همچنان در هنرستان موسیقی مشغول آموزش و

    پژوهش در زمینهٔ موسیقی بود و در اواخر عمر نیز در منزلش کلاس موسیقی دایر کرده بود و به علاقه مندان آموزش می‌داد.



    بعد از مرگ و بر طبق وصیت او، خانه‌اش توسط دانشکدهٔ هنرهای زیبا در ۲۹ آبان ۱۳۵۳ به موزه تبدیل شد. این موزه در سال ۱۳۸۳ به کوشش

    سبا خویی، نوهٔ استاد، مرمت شد و به وضعیت فعلی‌اش رسید که امروز میزبان هنردوستان ایرانی است.



    صبا چهل سال تمام ساز نواخت، تعلیم داد، در ارکسترها شرکت کرد، کتاب نوشت و درتمام جریان‌های موسیقی ایران تأثیر مستقیم و مثبت

    داشت. در تمام رشته‌های موسیقی ایران و حتی سایر هنرها همچون ساختن ساز و نقاشی و ادبیات مهارت داشت، زبان انگلیسی

    می‌دانست و دانشنامه‌ای جامع از علم و عمل موسیقی ایرانی بود.



    مکتب نوین موسیقی ایرانی که از درویش خان آغاز شده بود با صبا به اوج رسید وشاگردان صبا نیز پیرو راه او شدند.

    از میان انبوه شاگردان او می توان به حسین تهرانی، حسن کسایی، داریوش صفوت، فرامرز پایور، غلامحسین بنان، لطف‌الله مفخم پایان، علی

    تجویدی، جهانگیر کامیان، همایون خرم، رحمت‌الله بدیعی، ساسان سپنتا، ابراهیم قنبری مهر، مهدی خالدی، عباس شاهپوری، مهدی مفتاح،

    محمدعلی بهارلو، حبیب‌الله بدیعی، محمد طغانیان دهکردی، سعید قراچورلو، و شهریار و بابک رادمنش اشاره کرد.

  12. 5 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #147
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740


    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


    پنجم دی ماه؛ زادروزِ بهرام بیضایی کارگردان و سینماگر برجستۀ ایرانی

  14. 7 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #148
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740
    .
    .
    .
    .
    به مناسبتِ هشتادمین زادروزِ بهرام بیضایی


    بهرام بیضایی (زادهٔ ۵ دی ۱۳۱۷) فیلم‌ساز و نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر سرشناس ایرانی است. از کارهای وی می‌شود کارگردانی فیلم و نمایش، تدوین

    فیلم، تهیهٔ فیلم، مقاله‌نویسی، نگارش یکی دو داستان و چند شعر و بیش از چهل نمایشنامه و پنجاه فیلمنامه و انبوهی پژوهش تاریخی و استادی در

    دانشگاه را برشمرد. بیضایی از فیلم‌سازانِ صاحب‌سبک و معتبر سینمای ایران و از نویسندگان برجستهٔ ادبیات نوین فارسی به‌شمار می‌رود. بعضی از

    نمایشنامه‌هایش به انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و عربی و زبان‌های دیگری درآمده و در آسیا و اروپا و آمریکای شمالی چاپ و اجرا شده‌است. ده فیلم

    بلند و چهار فیلم کوتاه و کمابیش هفتاد کتاب و نمایش‌هایی بر صحنه‌های شهرهای مختلف ایران و گاه غیر از ایران از سال ۱۳۴۱ به بعد کارنامهٔ هنریِ

    بیضایی را تشکیل می‌دهد.



    بیضایی در تهران در خانواده‌ای اهل فرهنگ و ادب و جداافتاده از عوام به دنیا آمد. پدرش شاعری آرانی بود. بهرام از مدرسه می‌گریخت و در سینه کلوب

    فیلم تماشا می‌کرد. همین زمان با کار و سرگذشت صادق هدایت آشنا شد، و از او تأثیر گرفت. سپس‌تر از رشته ادبی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران

    کناره گرفت؛ ولی حاصل پژوهش‌هایش را به صورت کتاب نمایش در ایران چاپ کرد، که یگانه منبع مهمّ تاریخ نمایش ایرانی شد. هم‌زمان به

    نمایشنامه‌نویسی گرایید، آن هم با بهره گرفتن از شیوه‌های تعزیه که نیاکانش در آران برپا می‌کردند. بیشترِ نخستین نمایشنامه‌هایش - مانند پهلوان اکبر

    می‌میرد - با نمایش گروه هنر ملّی کامیابی یافت؛ هرچند گاه جلال آل احمد کارش را سخت نکوهید. سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین‌فر ازدواج کرد. بیضایی

    در اوایل دهه ۱۳۴۰ عضو گروه طرفه و از هنگام تشکیل کانون نویسندگان ایران از بنیان‌گذارانش و به همین خاطر آماج بدگمانی ساواک بود. وی سال ۱۳۵۷

    از کانون کناره گرفت. دههٔ ۱۳۵۰ را به استادی در دانشگاه تهران و نیز فیلم‌سازی گذرانید. سال ۱۳۵۸، پس از ده سالی که نمایشی اجرا نکرده بود، مرگ

    یزدگرد را بر صحنه برد، که در ۱۳۶۰، سال اخراج دوباره‌اش این بار از کرسی استادی دانشگاه تهران، فیلم هم شد. پس از نمایش مرگ یزدگرد تا هجده

    سال امکان کار تئاتری نیافت، هرچند با پیگیری فراوان توانست چند فیلم بسازد. سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. از سال ۱۳۷۶ دوباره کارِ تئاتر

    دست داد و بیضایی به شوق نمایش از اقامت کوتاهش در استراسبورگ دست شست و تا ۱۳۸۶ به تفاریق توانست برای چند نمایش و فیلم و کتاب پروانه

    بگیرد، هرچند گاه نمایشی از صحنه پایین کشیده شد، فیلمی دچار سانسور شد یا کتابی در محاق توقیف ماند. سال ۱۳۸۹ به استادی بخش

    ایران‌شناسی دانشگاه استنفورد به آمریکا رفت. این مهاجرت بیضایی دیرانجام‌ترین اقامتش دور از ایران بوده. او در آمریکا نیز پُرکار بوده و غیر از تدریس، به

    نوشتن و نمایش پرداخته‌است.



    بیضایی با نویسندگانی چون اکبر رادی و فیلم‌سازانی چون ناصر تقوایی و دیگرانی در دگرگونی نمایش و سینما در ایران نقش مهمّی داشته. در رأی‌گیری از

    ۵۵ منقّد سینمایی ایرانی به سال ۱۳۸۱ بیضایی با ۴۰ رأی برترین کارگردان تاریخ سینمای ایران شناخته شد. «باشو، غریبه‌ی کوچک»، که همراهِ

    «گوزن‌ها» کارِ مسعود کیمیایی برترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده، و «سگ‌کشی»، که پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۸۰ ایران شد، دو تا از

    برجسته‌ترین فیلم‌های بیضایی است. بعضی از مورّخان سینما سرآغاز فیلم‌سازیِ فیلم‌سازانی از نسل بیضایی و تقوایی و کیمیایی را سرآغاز فصل جدید

    سینمای ایران دانسته‌اند که «موج نو» نامیده‌اند؛ و فیلم‌های دههٔ ۱۳۵۰ بیضایی مانند غریبه و مه و کلاغ را در این جریان سینمایی گنجانیده‌اند. در تئاتر نیز

    اغلب او را مهم‌ترین نمایشنامه‌نویسِ تاریخ ادبیات فارسی گفته‌اند که، با نمایشنامه‌هایی چون هشتمین سفر سندباد و ندبه و نمایش‌هایی چون مرگ

    یزدگرد و افرا و همراهِ نمایشنامه‌نویسانِ دیگری چون ساتم الغ‌زاده و علی نصیریان و غلامحسین ساعدی و اکبر رادی، گونهٔ نمایشنامه را در زبان فارسی

    استوار کرده و نمایش را به پایه‌ای جدّی‌تر رسانید و سبب شد تا روزگار زرّینِ دهه ۱۳۴۰ در نمایش ایران به حصول پیوست. بیضایی تنها فیلمنامه‌های خود را

    به فیلم درآورده و - به استثنای بانو آئویی و با وجود علاقه به نمایش کارهایی از شکسپیر و سه‌آمی موتوکیو و اکبر رادی - همواره نمایشنامه‌های خود را به

    نمایش درآورده است. او تهیّه‌کننده و تدوین‌گر و طرّاح و کارگردان بیشتر کارهای نمایشیِ خود بوده. تأثیر بیضایی را بر هنر و اندیشه در ایران بزرگ

    شمرده‌اند. لغتِ «بیضایی‌وار» برای وصفِ اندیشه‌ها و شگردهای بیضایی در زبان فارسی پدید آمده است.

  16. 6 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #149
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740



    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


    اشرف السادات مرتضایی (مرضیه)


    عکس از "رضا دقتی"



  18. 8 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #150
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    نوشته ها
    809
    تشکر
    3,991
    تشکر شده : 9,740
    .
    .
    .
    .
    به نام مرضیه و شبهای مهتاب سرزمین مان


    نمی دانم چندسال پیش بود دقیقا که خبر شدم به پاریس آمده است. پیغامی فرستاده بود که دلش می خواهد هم ببینمش و هم از او عکاسی کنم.

    می گفت که می دانم که پیر شده ام، اما پیری فقط در ظاهر است و در چین و چروک صورت.


    راست می گفت. قلبش هنوز با آوایی حتی بلندتر و دورتر از خاک وطن شبهای مهتاب ایران زمین را می سرود.


    قبل از آنکه عکاسی را شروع کنم مثل همیشه خواستم آوازی بخواند تا حالت و حس درونی هنرمند را در هنگام اجرای هنرش ببینم و آنچه را که در درون

    آشفته و پرجوش هنرمند است، در خطوط صورتش به تصویر بکشم.


    سپس عکسی از جوانی اش نشانم داد. نه برای آنکه مثل بسیاری نشان دهد که چهره ی دیگر داشته است، بلکه از این سو که گذشت زمان را در

    تصویری واحد بیان کنم.


    مرضیه و هزاران هنرمند ایران زمین، هزاره ها و قرن هاست که با آتش بانگ نای شان شعله ی این فرهنگ را در مقابل طوفان ها زنده نگه داشته اند و از

    نسلی به نسلی سپرده اند.


    آری، هجوم این طوفان سیه دل بر دل این سرزمین همه ی ما را می خواند تا دوباره هم ندا شویم و با یاد مرضیه راهی را ادامه دهیم تا بار دیگر سرود

    عاشقانه ی شبهای مهتاب را آزادانه در سرزمینمان فریاد کنیم.



    (رضا دقتی)



    پی نوشت: رضا دقتی، فتوژورنالیست فرانسوی ایرانی‌تبار نشریه نشنال جئوگرافی است که در دنیا او را با نام رضا می‌شناسند.

    رضا از ۱۴ سالگی عکاسی را خودآموز یادگرفته‌است.


    وی همچنین از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل رشته معماری است.
    .
    .
    .


  20. 6 کاربر مقابل از johnny عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 15 از 27 نخستنخست ... 5131415161725 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 17 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 17 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •