[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ای *** تو کیون تو که باز از پشت غله مله ها لومدی باز میخوای به ما یاد بدی
واسه این فروم واستون هستم مثه پدر پس شما واسه من میمونی مثه پسر
وقتی یه موری بود و یه انجمن و یه رابط گروهی بین چاوشیست ها و شادمهری ها تو کار برتازه وردود بود تو شب و روزت فکر من بودی به تو یک نفر یاد دادم یک تا سه تا بعدش اینکه کردی یه فکر واسه اینکه چطور موری پدرخوانده رو بدنام کنی پس بشکنه دستی که نمک نداره موری زندست تو فروم تا نذاره پیش اقات و بزرگتم باج نمیده مثه تو باید حالا حالا بدویی تا برسی به من مثه گوه .... روه رو ...
ویرایش توسط *_* : 09-19-2019 در ساعت 01:56 AM
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو حق نداری ،
دلخوشیامو ازم بگیری ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کِدِرَم پنجره ی بازم نیست ،
کِسِلَم رخصت آوازم نیست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
شعر با شکوه ، شعر رنجور
آشنایی من با شهریار، نمی دانم دقیقاً از چه سالی و چه سنی شروع شد. اما این را میدانم که غزلهای او و چند شاعر غزلنویس معاصر دیگر مثل منزوی همیشه ورد زبانم بود و بیت هایی درخشان از آنها زمزمه زبانم. از همان روزهای شروع به کار همیشه این علاقه در من بود که بالاخره به فراخور حال و بال روزها و روزگارم، شعرهایی از شهریار را که با آن قرابت و نزدیکی داشتم بخوانم و منتشر کنم که این اتفاق بالاخره افتاد و دیدم شهریار کسی است که می خواهم در کنار شاعران دیگر ، غزل هایش را در آلبومی که به هزار امید به انتشار سپرده بودم تا به عنوان اولین آلبوم رسمی ام منتشر شود، داشته باشم. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و پروسه آماده سازی آلبوم هم آنطور که باب میل من بود، طولانی مدت نبود تا بتوانم با وسواس رو آن کار کنم.با این همه آلبوم آماده شد و با دو شعر از شهریار یعنی «ستمگر» و «من خود آن سیزدهم» رفت تا مجوز بگیرد اما این مجوز هرگز صادر نشد تا سال ۹۱ که نه به عنوان اولین آلبوم رسمی، بلکه اگه اشتباه نکنم به عنوان ششمین آلبوم منتشر شد و شعر شهریار هم نام آلبوم بود. عاطفه، اندوه و از طرفی صمیمیت و ساختار قوی و منسجمی که او در غزلهایش دارد، برای من همان چیزی است که از شعر میشناسم و دوست دارم. هنوز هم شهریار یکی از شاعران مورد علاقه من است و سطرهایی از شعرهای او گاه گداری که به ذهنم می آید زمزمه ام می شود. شوریدگی شهریار و عشقی که در رگ و پوست زندگی او بود و تا آخر عمر دست از سر و دلش برنداشت، از او شاعری واقعی میسازد که هر کلمه ای که مینویسد انگار از عمق جان و وجود رنجورش برمیخیزد. شعر شهریار مانند شعر هیچ شاعر دیگری نیست و او جایی ایستاده است که فقط و فقط مخصوص خود اوست.جهان ادبیات ایران، کهکشان های عظیم ، باشکوه و بی نظیر فراوانی دارد که هر کدامشان جایی ایستاده اند ، مقتدر و دل فریب با خصوصیات و شاخصه های خاص خود.
شهریار هم یکی از آنهاست که شعر شاخص کم ندارد.
محسن چاوشی
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هوالباقی
بازگشت همه به سوی اوست ...
تاج از فرق ملک برداشتن *** تا ابد آن تاج بر سر داشتن
روز در انواع نعمت ها و ناز *** شب بتی چون ماه در بر داشتن
بر تو ارزانی که ما را خوشتر است *** لذت یک کام از لبان تو برداشتن
با نهایت تاثر و تاسف درگذشت بانویی دلسوز و جان بر کف مرحومه مغفوره Jessica Jaymes را به کلیه سروران گرامی می رسانیم ...
از طرف جمعی از دوستداران و مجموعه داران ...
ویرایش توسط Milik : 09-19-2019 در ساعت 03:48 PM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 14 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 14 مهمان ها)