تو سیرکِ مضحکِ ،
آب و هوا و خاک ،
خورشید نصب شد ،
با صدتا رول پلاک ...
تو سیرکِ مضحکِ ،
آب و هوا و خاک ،
خورشید نصب شد ،
با صدتا رول پلاک ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چرا نَگِریَد چَشم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مسافرا شعرن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دیوونه خونه ی مجازی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یازدهمین آلبوم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کمتر از 170 ساعت ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کمتر از 10000 دقیقه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کمتر از 600000 ثانیه دیگه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کماکان بلاتکلیف ، وسط این بحران ...
تو کجایی "بی نام"
تو کجایی الان ...
تهیه کننده ی آقازاده در خواب ...
چاوشی در سکوت ...
قلم به مزد ها مشغول سر دادن شعار ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
این وسط یکی دنبال اتاق من می گرده ...
یکی هم افشا می کنه و می فوکه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 10 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 10 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
