کرمه میره تو شلوار آقاهه ، چشمش که به ک.یر مرده میفته میزنه زیر گریه میگه :
سلام پهلوون ، الهی کور شم نبینم رو ویلچر نشستی .
کرمه میره تو شلوار آقاهه ، چشمش که به ک.یر مرده میفته میزنه زیر گریه میگه :
سلام پهلوون ، الهی کور شم نبینم رو ویلچر نشستی .
آورده اند روزی شیخ مجتبی الآخر مریدان را جملگی گرد آوردی و وقتی خوب گرد آمدند، آنها را به هم فشار دادی تا کله ی آنها به هم خوردی! نوید الرابع یکی از مریدان فدایی شیخ در حالی که سر
خود را می مالاندی در آمد که" یا شیخ! حکمت این در چه بود؟" شیخ مجتبی گفت:" حکمت
آن در باد فتخ مگس بود! در شناساندن کله ی پوک تو بود! حکمتی نداشت ابله!
خواستم دور هم باشیم!"
مریدان چون این را شنیدند جامه دریدندی و نعره
زنان دویدندی. دور که شدند،آتی مریدالزمان فریاد بر آورد: یا شیخ حکمت باد فتخ مگس
در چه بودی؟؟
شیخ پاره آجری را برداشتی؛ و به سمت مرید که داشت دور می
شد، نشانه رفتی و چون نشانه گیری شیخ خوب نبودی، پاره آجر به خطا شیشه ی
همسایه بغلی را شکستی.
شیخ مشغول ترسیدن بودی که عمه نوید سر از پنجره در
آورد که "یا شیخ! حکمت این در چه بود؟ یک سنگ ریزه هم می انداختی می
فهمیدم! بیا بالا کسی نیست!"
شیخ مجتبی چون این را بشنید جامه دریدی و نعره زنان دویدندی به طوری که رکورد دو صد متر اوسین بولت را پنج ثانیه بهبود بخشیدی
پ.ن سوال پیش اومده چرا نوید الرابع؟ زیرا نوید چهارمین فرزند خانواده و چهارمین نوید از نسل خانواده میباشد که چهار ستون بدنش سالم هست ، از چهار سالگی طلبه شیخ الشیوخ شده بودندی ، و بشدت به چهار زنی معتقد هست
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
یک خریتی کردم گفتم امسال به جای فال حافظ، فال سعدی بگیرم، یک چیز بی ناموسی اومد عرق شرم بر پیشانیم نشست. مرتیکه همجنس گرای حشری
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
بیچاره مسیحیا مجبورن تو این هوای برفی پاشن برن عید دیدنی کریسمس و صله رحم
هرچی بهشون گفتیم در چارچوب گفتگوی تمدنها با ما عید بگیرن،قبول نکردن که!
ﯾﺎﺩﺗﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﻧﻮﺋﻞ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ؟
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺗﻮ ﮐﺎﺭ ﺟﻨﺲ ﺑﻨﺠﻞ ﻧﯿﺴﺘﻢ
در حال حاضر 177 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 177 مهمان ها)