[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
رفتم نون بگیرم , دست خالی برگشتم خونه . بابام گفت پس نون کو؟
گفتم الکی مثلا نونوایی بسته بود!
یهو دیدم بابام با لگد چنان ضربه ای زد تو پوزم که آب دهنمو معلق تو هوا دیدم
وقتی بهوش اومدم دیدم بابام با لبخند ملیحی گفت:
الکی مثلا من بوروسلی ام.
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
ﺩﺍﻣﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺱ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺁﯾﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺷﺘﯽ ؟؟؟؟؟
ﻋﺮﻭﺱ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ
ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﭼﯽ ﺑﻔﻬﻤﻢ ؟؟؟؟
ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻔﺖ :
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭘﺪﺭ ﺳﮓ ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺸﻤﺮﻡ
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
یارو ﻧﻮﺷﺘﻪ: ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻝ ﻧﺒﻨﺪ! ﻣﻦ ﺍﺯﻧﺴﻞ ﺑﺎﺩَﻡ،
ﯾﮑﺠﺎﻧﻤﯿﻤﺎﻧﻢ !...
.
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﺨﺼﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﻭ ﮔ*ﺯ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰﻩ !
ﺷﻤﺎ ﺭﻭﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ
!!
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
یعنی وضعیت جوریه که
.
.
.
.
.
.
.
.
قبل اینکه بخوای
از مشکلاتت با یکی حرف بزنی
باس بش بگی :
«میدونم تو بدبخت تری
صَب کن من حرفمو بزنم !
بعد تو شروع کن
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
دختره
داشته نماز میخونده خواهرکوچولوش اومده میگه بسه دیگه خدا رو خسته کردی،
.
.
.
.
.
.
.
مگه فقط تویی که شوهر میخوای؟!
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
در حال حاضر 38 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 38 مهمان ها)