دوست. پسر چیست؟ هیچی نیست والا یه آدم الکیه هی اس میده توام جوابشو می دی شارژت تموم می شه خواستگاریتم نمی یاد واللللللا به خدا...!!!
دوست. پسر چیست؟ هیچی نیست والا یه آدم الکیه هی اس میده توام جوابشو می دی شارژت تموم می شه خواستگاریتم نمی یاد واللللللا به خدا...!!!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در آخرین همایشی که در آن سخنرانی میکردم یکی از مریدان سوالی طرح کرد با این مضمون که " امروزه بزرگترین چالش در جوامع بشری که جوانان را گریبان گیر خود کرده اعتیاد است و ما همواره میشنویم که در کشورمان اعتیاد مانند پیچکی هر روز شاخ و برگ میگیرد و کسی جلودارش نیست " یا شیخ چگونه ریشه اعتیاد را خشک کنیم؟
گفتم : با حوله...
مرید با عن یکی شد و خشتک دریده بطوریکه تشکیلاتش معلق بین زمین و آسمان بود مجلس را ترک گفت...
روایت است:
روزی خواجه عادل فردوسی پور بر شیخ وارد شد و پس از خشتک بوسی پرسید: شیخنا! خانقاه بدون شیخ به چه ماند؟!
حضرت آهی برکشید و به افق خیره گشت و فرمود: به لیورپولِ بدون جرارد...
گویند فردوسی پور پس از آن پاسخ منطقی، خشتک درید و چهار دست و پا سر به آنفیلد نهادی و در آنجا معتکف شدی و تا فرجام عمر بدان سبیل بزیستی....
روزی شیخ در حال دیدن برنامه ی هوا شناسی بود
که مجری از هوای دیار شیخ " توریستی ترین شهر خاورمیانه " همی سخن میراند
بدین شرح :
هوای امروز شهر " گا " صاف تا قسمتی ابری تمام ابری با مه رقیق و رگبار و رعد و برق پراکنده و در آخر روز با برفی ملایم همراه است!!!!
شیخ که این جفنگیات را از آن مجری یاوه گو شنید سر قلیان خود را همراه با ذغال های جکسونش به سمت tv پرتاپ نمود و در جا با اداره سینوپپتیک تماسی حاصل نمود و چنان جوابی به مسؤلش داد که کل کارمندان اداره ی مذکور سه روز کاری سر به خشتک گرفتندی...
خواهرزادم اول راهنماییه.
واسه روز معلم کلی هزینه کرده و کادو واسه معلمش خریده!میگم سینا این چه کاریه اخه؟!یه شاخه گل کافیه دیگه…
میگه دایی جسارتا زِر نزن!! من دارم واسه دخترش برنامه ریزی میکنم ، رسیدم سن تو نتُرشم!!! الانم جای دوری نمیره. پدر زنمه!!!!!!من
اون(خواهر زاده ام ، بچه پررو) D:
ﺑﭽﻪ ﮎ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﻨﻮ ﺑﺮﺩ ﺍﺳﺘﺎﻧﺒﻮﻝ ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. ﺑﻌﺪ ﮎ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ ...
.
. ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮔﻮﻟﻢ ﺯﺩﻩ ﻣﻨﻮ ﺑﺮﺩﻩ ﺗﺒﺮﯾﺰ ...
.
. ﺗﻮ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﻫﻢ ﺁﻫﻨﮓ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺗﺎﺗﻠﯿﺲ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﮎ ﻃﺒﯿﻌﯽ
ﺟﻠﻮﻩ ﮐﻨﻪ ...
.
. ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭﻡ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺍﺍﺍﺍ .
در حال حاضر 25 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 25 مهمان ها)