یک امشب ما هم خداحافظی می کنیم....
شبـــ بر همــه خـــــــوش...
(( احــــــــــــــان ))
صابر هم امشب بد خسته بود.
خسته بود، حوصله نداشت تو بحثا حرفی بزنه ولی به رسم رفاقت تولد دوستاش یادآوری کرد و تبریک گفت و رفت...
شب به خیر صابر.
ایـن شـهــر، بی نـقـاب قبـولـم نـمی کنـد...
خب خسته نباشم..
تا همین الان داشتم تشکر میزدم
صدای مردانه ات دلم را میلرزاند...
دستان بزرگ و قوی ات مرا یاد یک واژه می اندازد
آن هم"امنیت" است...
آغوشت هم چون دریای پر تلاتم است و من عاشق غرق شدن در این دریایم...
تو فقط مرد من بمان
من هم قول میدهم تا ابد بانوی تمام لحظاتت باشم
در حال حاضر 117 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 117 مهمان ها)