تو مهدكودك بحث اين بوده كه بچهها نبايد وسايل رو بكنن تو دهنشون، معلمه ميگه: خوب بچهها، چند تا چيز بگين كه تو دهن جا ميشه و بايد مواظبشون
باشيم. يك بچه پا ميشه، ميگه: پاككن.. معلمه ميگه: آفرين.. ديگه چي؟ يكي ديگه پاميشه، ميگه: تراش. به همين منوال، تا يكي بلند ميشه، ميگه: لامپ!
معلمه ميگه: حسن جان لامپ كه تو دهن جا نميشه. حسن ميگه: نه خانوم معلم... من خودم شنيدم بابام ديشب به مامانم ميگفت: پاشو اون لامپ رو
خاموش كن، ميخوام بگذارم دهنت!
پرستار از اتاق زايمان خارج شد و به عربه گفت: تبريك ميگم، زن شما يه ك.ير سه كيلويي زاييده كه يه بچه 100 گرمي بهش وصله!![]()
صابر داشته لب دريا راه ميرفته،
يه بسيجيه مياد بهش گير ميده كه: تو چرا آستين كوتاه پوشيدي؟! آبادانيه ميگه: ولك تو به روح اعتقاد داري؟!
بسيجيه ميگه: چرا مزخرف ميگي مردك؟!
من دارم ميگم تو چرا لباس آستين كوتاه پوشيدي؟
آبادانيه ميگه: ولك خوب بگو به روح اعتقاد داري؟
بسيجيه ميگه: منو شاكي نكن!
دارم بهت ميگم چرا آستين كوتا پوشيدي؟
باز آبادانيه ميگه: خوب ولك سوال سختي كه نيست،
تو به روح اعتقاد داري يا نه؟
بسيجيه شاكي ميشه،
ميگه: دارم، منظور؟
آبادانيه ميگه:
خوب تو روحت!
هوا گرم ديگه!
ﺗﻮ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻋﻜﺲ ﻛُ.ﺲ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﻣﻴﻜﺸﻪکه ﺭﺍﺟﺒﺶ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺑﺪﻩ :
ﻳﻜﻲ ﺍﺯﺩﺧﺘﺮﺍ ﻣﻴﭙﺮﻩ وسط حرفش ﻣﻴﮕﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺧﻄﺶ ﻛﺠﻪ،
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻴﻜﺸﻪ ﭘﺎﮎ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻴﻜﺸﻪ،ﻫﺮﺑﺎﺭﻣﻴﻜشه ﺩﺧﺘﺮه یه ﺍﺷﻜﺎﻝ ﻣﻴﮕﯿﺮﻩ،
لره ﺍﺯﺁخر ﻛﻼﺱ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻴﺸﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﺍﺯ ﻛُ.ﺴﻪﺧﻮﺩﺗﻪ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﺎﭼﻬﻞ ﺳﺎله ک.س کشه :))
![]()
![]()
طرف میخواست سوار مترو بشه، جا نبود...
داد زد یک کم صمیمی وایسید ماهم سوار بشیم،
.
.
.
.
یکی از لای جمیعت گفت، کار از صمیمیت گذشته
داریم جفت گیری میکنیم
ناظم تو میکروفون پرسید : کی میدونه واشنگتن پایتخت کدوم کشور؟
همه یک صدا داد زدیم : آمریکا
گفت: آفرین پس یه مرگ بر آمریکایی بگین که تو واشنگتن صداتونو بشنون؛ ماهم یه داد زدیم که حلقمون پاره شد...
دوباره پرسید کی میدونه حرم آقا اما حسین کجاست؟
داد کشیدیم : کربلا
گفت : حالا یه صلوات بفرستین که آقا تو کربلا بشنون!!
ماهم یه چنان فریادی کشیدیم که نزدیک بود از انتها پاره بشیم!
گذشت اون روزا...... خیلی طول کشید که بفهمیم لس آنجلس تاریخ سینماست؛
نیو اورلئان یکی از شهرهای ایالات متحده آمریکا مهد موسیقی پاپ و نیویورك مهد درس و اقتصاد....! آره خیلی طول کشید که بفهمیم آدمایی که به جامعه خدمت میکنن قابل ستایشن نه مستحق آه و نفرین... خیلی طول کشی بفهمیم آقا امام حسین پسر پیغمبره، پیغمبری که میفرمود: طالب علم باشید حتی در سرزمین کفر حتی در چین!
یاد نگرفتیم باید از اون همسایه نزدیک مدرسه که ساعت هفت صبح با صدای عربدمون بیدارشون کردیم عذر بخوایم!!
اما یاد گرفتیم که به هر کس از ما بالاتر بود بگیم مرگ بر تو جای اینکه شکرگذار از خودگذشتگیش بشیم، از خود گذشتگی که باعث شد جوونیشو بذاره و به منو تو علم آموزی کنه....
چرا نگفتن به جای این حرفا داد بزنیم:
مرگ بر بیسوادی و فقز فرهنگی!
مرگ بر عقب افتادگی!
مرگ بر گرسنگی!
مرگ بر خونریزی و دشمنی!
مرگ بر او که به جای عشق به ما یاد داد بگیم : مرگ !!
چرا هیچوقت فکر نکردیم، بر اساس چه منطقی کافری که بیمار میشود، دچار عذاب الهی شده ولی مسلمانی که بیمار میشود، دچار آزمون الهی...!!
( زنده باد آگاهی )
در حال حاضر 173 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 173 مهمان ها)