يه دانش آموز کلاس اول ازخانم معلمش پرسيد : ميشه من به كلاس بالاتر برم
معلم : چرا
دانش آموز : چون من احساس ميكنم بيشتر از حد كلاس ميفهمم
خانم معلم اون رو پيش آقاي مدير ميبره تا بعداز تست دربارش تصميم
بگيره
مدير ازش اينطوري سوال كرد : 3 ضربدر 4
دانش آموز : 12
مدير : پايتخت ژاپن
دانش آموز : توکیو
مدير همينطور ازش سوال پرسيد و دانش آموز همه رو جواب داد
خانم معلم اجازه خواست خودش چنتا سوال بپرسه
معلم : اون چيه كه گاو چهارتاش رو داره من فقط دوتا؟
( مدير با تعجب به خانم معلم نگاه كرد )
دانش آموز : پا
خانم معلم : آفرين حالا بگو تو چي توي شلوارت داري كه من ندارم؟
( مدير از خجالت سرخ شد )
داش آموز : جيب
معلم : كجا زنها موهاي فر دارن؟
( مدير دهنش باز موند )
داش آموز : توي آفريقا
معلم : اون چيه كه شله و توي دست زنا خشك ميشه
مدير ديگه داشت قلبش از كار مي افتاد كه داش آموز گفت : لاك
معلم :زن و مرد وسط پاشون چي دارن؟
ديگه مدير قدرت حرف زدن نداشت كه دانش آموز جواب داد : زانو
و مدیر گفت :خدا لعنت کنه منو با این افکار کثیفم
برو پسرم تو باید بری دانشگاه و من باید برم کلاس اول.
نخند خودتم برو كلاس اول.