خیلی بدین
می گم حوصلم سر رفته
اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺟمله ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﻫﺴﯿﺘﺪﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺍﺷﺒﺘﺎﻩ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟؟؟
اگر ادعای ریاضی دارید...
2+2=4
300+200-100=400
و
123456789
123456789
123456789
.
ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻤﺎ ﺍﻻﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟؟؟
.
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ!
ﮐﻠﻤﻪ ﻫﺴﯿﺘﺪ - ﻫﺴﺘﯿﺪ
ﺍﺷﺒﺘﺎﻩ - ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ
ﻣﻦ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻫﺴﺖ!!!!
ﺑﻬﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ ﺍﻭﻝ ﺍﺗﺒﺪﺍﯾﯽ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ ؟؟؟؟؟
.
.
ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻪ!!
.
.
ﭘﺲ ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺨﻮﻧﯿﻢ
.
.
ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻪ!!!
ﭼﺮﺍ ﺭﻓﺘﯿﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻬﺪ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ؟؟؟؟
=))
ﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ﻫﻪ
ﺍﻟﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﯾﺒﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻫﺎ؟؟؟؟؟
ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺒﺮﯾﺪ!!!
.
.
ﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬه =)) =))
ﺣﺘﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻪ!!
ﺧﺨﺨﺦ
ﺧﻮﺏ ﺳﺮﻛﺎﺭ ﺭﻓﻨﻴﺘﺎ
ﺑﺎﺯﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﻧﺪﻱ ﻛﻪ ﺭﻓﺘﻨﻮ
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
يه جوري ميگن هدف پسرا از دوستي با دخترا کارای خاک برسریه ، . . . . . . . . که انگار دخترا هدفشون از دوستي با پسرا درک بهتر آرمان های امام راحل ، تکمیل و استحکام رابطه حوزه و #دانشگاه ، و یافتن درمانی قطعی برای بیماران دیابتی ست ...!!!
بخونید خیلی قشنگه....
ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻥ...
ﭘﯿﺮﯼ ﻧﻮﺑﺖ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺭﺳﯿﺪ.
ﮔﻔﺖ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﻭ ﺑﻮﺳﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻨﺶ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ.
ﻣﯿﮕﻦ :ﺩﻭ ﺑﻮﺳﻪ
ﻣﯿﮕﻪ: ﺁﺭﻩ ﭘﺴﺮﻡ
ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ ﺑﻬﺶ...
همه ﺳﺎﮐﺖ ﺷﺪن
ﯾﮑﯽ ﭘﯿﮏ ﺭﻭ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ ...
ﮔﻔﺘﻦ: ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﻭ ﺑﻮﺳﻪ؟؟؟
ﮔــــــﻔﺖ: ﺍﻭﻟـــــﯿﺶ ﻭﻗـــﺘﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﭽــــﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﻣــــــﺎﺩﺭﺵ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﻮﺳﻪ ﻭﺑﭽﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ. ﺩﻭﻣـــــﯿﻦ ﺑﻮﺳــــــﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣـــــــــــــــــــــــ� �ــــــــــــــــﺎﺩﺭ ﻓﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭبچه ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﻮﺳﻪ ﻭﻣــــــــــﺎﺩﺭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ ... ﺑﻌﻀﯿﺎ ﭘﯿﮏ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﺪ ﻭﺑﻌﻀﯿﻬﺎ ﻫﻢ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﺪ ...
ﺑـــــــﻪ ﺳــﻼﻣﺘﯽ ﺗﻤــــﺎﻡ ﻣـــــــــــــــــــــــ� �ــــــــــــــــــــاﺩﺭ� ��
«حسن» آن گوشه نشسته ست که دودی بکند
خسته بر سیخ رود... بعد صعودی بکند!
«عاطفه» گوشه ی هال است در آغوش کسی
نه که از ***... که «مهشید» حسودی بکند!«مریم» مست به دنبال «علی» می گردد
باید آن کار که دیر است به زودی بکند!...
■
ضبط روشن شد و یکباره همه کنده شدند
اسم ها در وسط خانه پراکنده شدند
جام ها رفت هوا... نوش! [صدایی آمد]
خنده در گریه شده... گریه ی در خنده شدند
سر ِ من گیج از اندیشه ی در هستی بود
زن عقدیم کمی آنور ِ بدمستی بود!
لب به لب بود در آغوش کسی کنج اتاق
من پی ِ جاذبه ی فلسفه ام در اخلاق!
عشق آن است که از قدرت «من» می کاهد
لذت آن است که او خواسته، او می خواهد
بوسه می داد به رحمانیت ِ عامش که...!
من پُر از لذت ِ دیدن وسط آتش که...
خانه از هوش شد و پنجره دیواری شد
زن عقدیم به رقص آمده و ماری شد
بعد پیچید در آغوش زنانی دیگر
من به خود آمدم از طیّ جهانی دیگر
بسته شد، باز شد و بسته ی لذت، مشتش!
مردی آهسته در آغوش گرفت از پشتش
همه راضی و من ِ سوخته بدتر راضی
بعد سیگار درآورد به آتشبازی
آتش فندک دلخسته لب ِ سیگارش
او پی ِ کار خود و جمع، همه در کارش!
بَعد رفتیم به مستی اتاقی دیگر
بُعد تنهایی و لذت وسط ِ ما سه نفر!
شب سه قسمت شده از چشم و لب بیهوشش
عادلانه وسط مرد و من و آغوشش
شب سه قسمت شده از مرد و من ِ در بندش
عادلانه وسط حادثه ی لبخندش
حرکت دست و لبش حالت بازی دارد!
شب موهاش سرانجام درازی دارد
همه ی فلسفه ها جمع شده در شادی
زن عقدیم، برهنه! وسط آزادی
گوشه ای پرت شده غیرتم و تن پوشش
عشق در چشمم و در چشمش و در آغوشش...
■
پچ پچ جمع شده توی اتاق بغلی
حسن و عاطفه و مریم و مهشید و علی
جمع ِ آماده شده، خنده ی آماده شده
پچ پچ و حرکت سرهای تکان داده شده
جمع بیمار، شب ِ بی هدف ِ سرگردان
بحث داغ من و تو باعث ِ خوشحالی ِ شان
بحث بدبختی من، بحث تُوی هرجایی!
باعث حرف زدن در وسط تنهایی!
تا دم ِ خانه سر ِ ما هیجان و لبخند
تا فراموش کنند اینهمه تنها هستند
بعد مسواک زدن، توی توالت ریدن
بعد بی حرف زدن پشت به هم خوابیدن...
■
فلسفه خواندن ما در وسط تختی که...
بُهت و ترسیدن ِ از اینهمه خوشبختی که...
نقشه ی فانتزی و تجربه هایی تازه
عشق و دیوانگی ِ درهم و بی اندازه
خواب من روی کتاب و صفحات ِ باقی
پایبندی تو به نسبیت ِ اخلاقی!!
خانه ای ساخته از عشق و کتاب و کاغذ
بغلی سفت تر از سفت تر از سفت تر از...
طرح انسانی یک حسّ فراانسانی
طرح لبخند تو در خواب و شب طولانی...
اشعار سید مهدی موسوی
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
مورد داشتیم . . . دختره پارک دوبل کرده ازش تست دوپینگ گرفتن. ****** مورد داشتیم . . . دختره واسه بالا پایین کردن شیشه ماشین کلاج میگرفته ***** مورد داشتیم . . . دختره کلاج گرفته زده آهنگ بعدی. ***** مورد داشتیم . . . دختره برای اینکه برف پاک کن تندتر کار کنه گاز میداده. ***** مورد داشتیم . . . دختره داشته رانندگی میکرده یادش رفته دنده چندهͺ زده کنار دوباره از یک شروع کرده. ***** مورد داشتیم . . . دختره سر کلاس کلیپس نزده براش غیبت رد کردن. *** مورد داشتیم . . . دختره از نیروی هوایی ارتش زنگ زدن خونشون گفتن دخترتون تو رادار ماستͺ بگین کلیپسشو برداره. **** مورد داشتیم دختره رفته تعمیرگاه میکانیک گفته باید شمعات عوض شه دختره گفته قنادی این نزدیکی ها کجاست برم شمع بخرم ***** دختره با ماشین صاف رفته تو شیشه مغازه رفیقم ! افسر اومد!! دختره سریع پنجاه هزار تومن و يك شماره گذاشت تو جیب افسره. هیچی دیگه افسر یه جور کروکی کشیدمغازه مقصر شد....
در حال حاضر 106 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 106 مهمان ها)