یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نوید من میگم این با توِ
فدایــــــــــــی دارینوشته اصلی توسط rebasss
مگه زورشون کردیم بیان بخونن ، نخون برادر ، نخون خواهر ، نخون دو جنسه ، نخون نخون نخون
حالا اگه فهمید بازم میاد میخونه
روزی هزار بار تو دفتر بنویس نمیخونم تا شاید حالیت بشه
برو عقده هاتو جای دیگه خالی کن
اینم یه جورشه دیگه ، روزی چند ساعت وقت میزاری ، روزی دویست سیصدتا جوک تکراری هر روز میخونیم که بینش 10 بیستا جوک جدید پیدا کنیم بزاریم چهار نفر دیگه هم حالشو ببرن ، اونوقت یارو اینجوری جوابتو میده ؛ دمتون گرم که انقدر باحالین ...
فدااا همه با معرفتاش که عین خودمون خاکین ، خاک پای همه با معرفتا
خب نبودینوید ....
تو دوباره جو دادی ؟؟؟؟
من فقط علاقه ی خاصی به صابون گلنار دارم ....اونم بی دلیل
صابون یه رب... نیم ساعت... نه یه ساعت... باقی شب ـو کجا بودی؟
بزار خوش باشه... پسر خوبی ـهنوید من میگم این با توِ
کانِت بویِ سیر داغ میده؟
ریا نباشه شامپو هم بودخب نبودی
صابون یه رب... نیم ساعت... نه یه ساعت... باقی شب ـو کجا بودی؟
امروز هیچی واسم مهم نیست...کانِت بویِ سیر داغ میده؟
درود بر توریا نباشه شامپو هم بود
در حال حاضر 75 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 75 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
