یه بار رفته بودم درمانگاه آمپول بزنم،
یه دختره اومد آمپولمو بزنه،معلوم بود خیلی تازه کاره!
همینجوری که سرنگو گرفته بود توی دستش،لرزون لرزون اومد سمت من و گفت:
"بسم الله الرحمن الرحیــــم"
منم که کپ کرده بودم از ترسم گفتم:
"اشهد ان لا اله الا الله"!
هیچی دیگه...
انقدر خندید که نتونست آمپولو بزنه و خدارو شکر یکی دیگه اومد زد ..!
چه زشت است کوچکي به هنگام نياز و سرکشي به هنگام بي نيازي ...
عاقا دیگه در این حدم اینجارو چت روم نکنین ، لطفا
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 47 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 47 مهمان ها)