یه عمه پیردارم اینوسوارماشین کردم نشسته بودعقب داشتم میبردم خونه پسرش توطول مسیربهم گفت عمه قربونت بره این شیشه عقب ماشینت چطوری میره پایین داخل ماشین گرمه منم ماشینم پرشیابودبهش گفتم عمه به شیشه بگوبیاپایین خودش میادبهش بگی بری بالامیره بالا، عمه ام گفت باورنمیکنم گفتم شماامتحان کن
این گفت شیشه بیاپایین من ازاینورزدم رفت پایین بعدگفت بروبالازدم رفت بالاآقاعمه ازاین حرکت خوشش اومدیعنی باورکنیدتاخونه پسرش منوسرویس کرد هی بهش میگم عمه خراب میشه میگه کارخداروببین جلل خالق