این بچه ی صابـــــــــــــــره
این بچه ی صابـــــــــــــــره
در حال حاضر 38 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (22 کاربران و 16 مهمان ها)
روزی مریدانِ شیخ مجتبی الآخر وی را گفتند:
میگ میگ نامی هست که گویند سرعتش به سان
رعد بوده و به طرفه العینی از نظر ناپدید گردد!
شیخ مجتبی که رگِ کل کل خویش را برآمده حس همی کرده بود فرمود:
مقداری لوبیا مهیا کنید!
سپس میگ میگ را فراخواند و گفت: پایه ای کورسی بگذاریم؟
میگ میگ پذیرفت و چون لوبیا مهیا گردید شیخ مجتبی الآخر مقداری تناول نمود و
هنگام استارت چنان بادی از ما تحت خارج نمود چونان سفینه ی شاتل
هنگام برخواست از زمین آتشها بر جای گذاشت و
صدایی بس وحشتناک بیافرید و غیب شد!
همانا مریدان روایت کنند:
میگ میگ کُـــلُـــهُــــم کرک و پرش بسوخت و دیگر هرگز نتوانست
شتاب گیرد و عمری با ویلچر روزگار گذرانید و هر ماه جهت درمان
سرطان ریه شیمی درمانی کردندی و سرفه نمودندی .. :)))
پ.ن سوال پیش اومده چرا مجتبی الآخر؟ زیرا شیخ مجتبی عقیـــم بوده ، بنابراین اخرین نسل شیخ مجتبی الآخر میباشد
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 119 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 119 مهمان ها)