صفحه 1442 از 3602 نخستنخست ... 4429421342139214321440144114421443144414521492154219422442 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 14,411 به 14,420 از 36012

موضوع: ☺ تاپیک شادی ☺ : جملات کوتاه + ترول + پیامک و سرگرمی + آپدیت

  1. #14411
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972


  2. 5 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #14412
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    من موندم این خارجی ها با اینهمه بحران های اقتصادی و فرهنگی و از بین رفتن انسانیت و فروپاشی بنیان خانواده ها و فسادهای عظیم مالی و از بین رفتن آزادی اجتماعی که رسانه ملی مون میگه چرا
    هیچکدومشون به فکر مهاجرت به ایران نمیوفتن؟!
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  4. 10 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #14413
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    برید دعا کنید بابانوئل شیعه نیست...،










    وگرنه چند تا بســـیجی میبست به سورتمه ش میومد در خونه ها بجای هدیه دادن،
    خمس و زکات جمع میکرد !!!!???

    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  6. 8 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #14414
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    چرا
    هیچکدومشون به فکر مهاجرت به ایران نمیوفتن؟!
    از بس که غرب زده ـن


  8. 5 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #14415
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    ﺻﺎﺩﻕ هدایت در کتاب بوف کور از سیزده درد مشترک ایرانیان چنین می نویسد:

    1 - ﺍﮐﺜﺮ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﺗﺨﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﺮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ *.
    *
    2 - ﺩﺭ ﻫﺮ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺷﺨﺼﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ *.
    *
    3 - ﺑﺎ ﻃﻨﺎﺏ ﻣﻔﺖ ﺣﺎﺿﺮﯾﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭ ﺑﺰﻧﯿﻢ *.
    *
    4 - ﺑﻪ ﺑﺪﺑﯿﻨﯽ ، ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺩﺍﺭﯾﻢ *.
    *
    5 - ﻧﻮﺍﻗﺺ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺭﻓﻊ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻗﺪﺍﻣﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ *.
    *
    6 - ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻓﻀﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦ « ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ» ﺷﺮﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ *.
    *
    7 - ﮐﻠﻤﻪ ﯼ «ﻣﻦ » ﺭﺍ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ « ﻣﺎ » ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ *.
    *
    8 - ﻏﺎﻟﺒﺎً ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ *.
    *
    9 - ﺑﯿﺸﺘﺮ ، ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ *.
    *
    10 - ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﻋﺎﺟﺰﯾﻢ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﺭﻭﺯﻣﺮﮔﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ *.
    *
    -11 ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﮔﯽ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻭ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻗﺪﻣﯽ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ *.
    *
    12 - ﺩﺍﺋﻤﺎً ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ، ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ *.
    *
    13 - ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﯼ 90 ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  10. 10 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #14416
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    یه شب سه نفر اشتباهي دستگير ميشن و در نهايت ناباوري به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم ميشن....
    نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته الهیات خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....
    کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....
    به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن.
    نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...
    کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...
    به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن .
    نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی
    خوب بقيه داستان هم مشخصه، مسوولين زندان مشكل رو ميفهمن و موفق به اعدام فرد ميشن
    ....
    نتيجه اخلاقی: لازم نیست همه جا مهندس بودن خود را ثابت کنی!!

    مهندس........!!!



    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  12. 8 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #14417
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تاکنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
    مسئول خیریه: آقای وکیل، ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید اکنون هیچ کمکی به خیریه نکرده اید. نمی خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
    وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید، متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش در گذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگی اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی داد؟
    مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
    وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید، فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و ٥ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
    مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه. نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
    وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه های درمانش قرار دارد؟
    مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم این همه گرفتاری دارید ...
    وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکرده ام، شما چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  14. 8 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #14418
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    کی مي تونه اينو برام ترجمه كنه ؟

    shall ware to be can...!!
    نمي توني؟...
    اشكال نداره به فارسي بخونش!!!
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  16. 8 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #14419
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    یه روز یه جای سوختگی کوچیک روی زانوم دیدم



    به مامانم گفتم : این جای چیه؟



    گفت : حدودا ۶-۵سالت بود؛شلوارک پات بود


    چهارشنبه سوری هم بود،با پسرعموهات رفتی از روی آتیش پریدی!


    گفتم : آهان… پس اونجا سوخته!


    گفت : نه اونجا نسوختی،اومدی خونه خودم با قاشق سوزوندمت


    که دیگه بی اجازه جایی نری ..!
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  18. 8 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #14420
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234




    دوس دخترم گفت حوصلم سررفته گفتم لاین رو نصب کن



    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    الان دوروزه ازش خبر ندارم.


    برادرای گلم مال مردم خوردن نداره بیارید بذارید سرجاش!!!!!!!






    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  20. 8 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 1442 از 3602 نخستنخست ... 4429421342139214321440144114421443144414521492154219422442 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 131 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 131 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •