نوشته اصلی توسط nader70
یکی از شرکت‌های هواپیمایی برای مدیرانی که همسرانشان را همراه خودشان به سفر‌های هوائی آن شرکت می‌بردند۵۰% تخفیف روی بلیط در نظر می‌گیرد. بعد از مدتی که می‌بینند این طرح با استقبال خیلی زیادی مواجه شده و اکثر مدیران همسرانشان را در پرواز‌ها همراه خودشان می‌برند، با فرستادن نامه‌ای به همسران این افراد، نظرشان رو در مورد سفر‌ها جویا می‌شوند و پاسخی که از تمام این زنها دریافت می‌کنند همین دو کلمه بود: «کدوم سفر؟!
ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺗﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪﯼ ﻭ ﮐـــ.ﺲ ﺷﻌﺮ ﻫﻤﯽ ﺗﻼﻭﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪﯼ.ﺑﻪ ﻧﺎ ﮔﺎﻩ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﻟﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺗﻮﺟﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻫﻤﯽ ﮐﺮﺩ.ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﺷﯿﺦ ﮔﺮﺑﻪ ﻧﺮﯼ ﺿﻌﯿﻔﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻮﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﻠـﻤﺒﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﯽ ﻣﯿﺰﺩ ﺍﻭﻭﻭﻭﻭﻑﻣﺮﯾﺪﯼ ﭼﺲ ﻣﻐﺰ ﺍﺯ ﺷﯿﺦ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﮐﺲ ﮐﯿﻮﺯ ﻣﯽ ﯾﺎ ﺷﯿﺦ ﺩﺭ ﺧﻠﻘﺖ ﮔﺮﺑﻪ ﭼﻪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻟﺒﻪ ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﺪ؟ﺷﯿﺦ ﻧﮕﺎﻩ ﻋﺎﻗﻞ ﺍﻧﺪﺭ ﺳﻔﯿﻬﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﮐﺮﺩﯼ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﻗﻨﺪﯾﻠﻬﺎﯼ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﯼ ﻭ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﻻﻧﻪ ﻣﻮﺭﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﻣﻮﺭﻫﺎ ﻫﻢ ﻓﯽ ﺍﻟﻔﻮﺭ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺟﻬﺖ ﺿﯿﺎﻓﺖ ﺑﻪ ﻻﻧﻪ ﻫﻤﯽ ﺑﺮﺩﻧﺪﺷﯿﺦ ﺳــــــــــﭙﺲ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﻫﻤﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺩﺭ ﺧﻠﻘﺖ ﮔﺮﺑﻪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺷﻤﺎﻫﺎﯼ ﺭﯾﻐﻮ ﺍﺯ ﺩﺭﮐﺶ ﻋﺎﺟﺰ ﺑﻮﺩﯼ.ﺁﻟــﺖ ﺗﻨﺎﺳـــﻠﯽ ﮔﺮﺑﻪ ﻧﺮﯾﻨﻪ ﮐﻠﻔﺖ ﺗﺮ ﻭ ﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺮﺑﻪ ﻣﺎﺩﯾﻨﻪ ﺍﺳﺖ.ﺑﺪﯾﻦ ﺳﺒﺐ ﻧﺮﯾﻨﻪ٫ﻣﺎﺩﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻟﺒﻪ ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﮔﯿﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ ﻭ ﺁﻟــﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺸﺎﺭ ﻓﺮﻭ ﻫﻤﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺗﻨﮕﯽ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﻭ ﮐﻠﻔﺘﯽ ﺁﻟــﺖ ﻧﺮﯾﻨﻪ ﻭ ﺩﺭﺩ ﺯﯾﺎﺩ ﮔﺮﺑﻪ ﻣﺎﺩﯾﻨﻪ ﻧﺎﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﯼ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺳﻘﻮﻁ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪﯼ.ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺶ ﻭ ﻗﻮﺱ ﻫﺎ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﺮﻡ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﮊﻝ ﻭﺍﺗﺮ ﺑﯿﺴﯽ ﺩﺧـــﻮﻝ ﺑﻪ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯿــــــــــﭙﺬﯾﺮﺩﻣﺮﯾ ﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﺸﺘﮑﯽ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﺗﻢ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﻭﻟﻮﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﮑﺲ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﻧﻌﺮﻩ ﺍﯼ ﺯﺩﻧﺪﯼ ﭼﻨﺎﻥ ﻧﻌﺮﻩ ﺍﯼ ﺯﺩﻧﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﺍﻟﺒﻐﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﻣﻮﺻﻞ ﺗﺎ ﺣﻠﺐ ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺩﻭﯾﺪﻧﺪﯼ ﻭ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻫﺮ ﻣﺪﻝ ﺭﯾﺪﻥ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﯼ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﺮﺩندﯼ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﺶ ﮐﺎﺳﺘﻪ ﺷوندﯼ
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
[QUOTE=rebasss;255791]فدا بشم
اگه مشکل فنی هستش به شیخ بگو که هر وقت آتی رو دید بهش بگه که بره به نوید بگه که نوید دستمال مخملشو برداره بره به امیر بگه تا برات درستش کنه ، اگه حل نشد بگو که نادر هم با دستمال ابریشمی بفرستیم کمک نوید که به امیر بگن زودتر برات درست کنه
یا حضرت صابر
آیا برای تمیزی کار با دنبلانهای امیر ؛ پولیش با خود نبرد ؟
لجبازی یارو با خدا: اگر کارمو درست نکنی هر روز روزه میگرم هی میخورمش, پشت به قبله نماز میخونم, به بابام و ننم فح.ش میدم, شبای قدر تا صبح میخوابم, میرم حج برعکس دور میزنم, از لجت هی وضو میگیرم هی میگوزم! حالا ببين..
شخصي از شيخ نوید پرسيد يا شيخ اگر در سال کبيسه قمر در عقرب رخ بدهد و درآن هنگام زني باردار درحال نماز باشد
و بين رکعت سه و چهار از وحشت اين اتفاق به شک بيفتد و نماز خود را بشکند تکليف چيست؟
شيخ با خونسردي فرمود، مادرتو گای.یدم با این سوالت ..
شوما در گذاردن پستهایتان دقت لازمه را مبذول بدارید ، من نادر را برای پولیش کاری خدمت آن فرد محترم خواهم فرستادیا حضرت صابر
آیا برای تمیزی کار با دنبلانهای امیر ؛ پولیش با خود نبرد ؟
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
میخوام برم از روی پل بپرم تو کارون
بدبختی یکی دوتا نیست که...
م.م.ه داره، کو.ن نداره! کو.ن داره، م.م.ه نداره!!
کو.ن داره ، م.م.ه داره ، اخلاق نداره!!! اخلاق داره، نه ک.ون داره نه م.م.ه!!!!
کو.ن داره،م.م.ه داره،اخلاقم داره،وقت نداره!!!!.. .
آنکه یافت نمیشود، آنم آرزوست!!!!!!
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ؟؟؟؟؟
ﻫﻔﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ ﺗﺎ ﻏﺬﺍ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ
ﻣﻌﺪﻩ ﺑﺸﻪ..؟
ﻣﻮﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽﺗﻮﻧﻪ ﻭﺯﻥ ۳ ﮐﯿﻠﻮﮔﺮﻡ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ
ﮐﻨﻪ..
ﻃﻮﻝ ﺁﻟـــﺖ ﻣﺮﺩﺍﻥ ۳ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﺼﺖ ﺷﻮﻧﻪ..
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺤﮑﻤﯽ ﺑﺘﻦ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ..
ﻗﻠﺐ ﺯﻧﻬﺎ ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﻠﺐ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻣﯽﺯﻧﻪ..
وژدانی ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻨﻪ ﯾﺎ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺷﺼﺘﺖ ﻧﮕﺎ ﻣﯾﮑﻨﯽ؟؟
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 151 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 151 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
