صفحه 1572 از 3602 نخستنخست ... 57210721472152215621570157115721573157415821622167220722572 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 15,711 به 15,720 از 36012

موضوع: ☺ تاپیک شادی ☺ : جملات کوتاه + ترول + پیامک و سرگرمی + آپدیت

  1. #15711
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,971
    نقل قول نوشته اصلی توسط mojtaba00222 نمایش پست ها
    تقلب
    دقیقا... یه قسمت بود میرفت پای دیوار نقشه رو میدید میومد پاسخ میداد


  2. 4 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #15712
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    نقل قول نوشته اصلی توسط pirana نمایش پست ها
    دقیقا... یه قسمت بود میرفت پای دیوار نقشه رو میدید میومد پاسخ میداد
    من فقط کلیت داستانشو یادمه ، تو موضوع قسمتاشم یادته؟
    چیز تو مغزت
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  4. 4 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #15713
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    به مامانم میگم شام چی داریم??میگه پرچم ایران......
    تازه فهمیدم. منظورش پنیرو خیارو گوجه بوده.....
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    خلاقیت به این میگن!!!یه همچین خانواده ای هستیم ما......
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  6. 7 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #15714
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسیدم شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟؟
    .
    .
    .
    .
    .
    روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.
    من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است.
    روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد. شما می‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟
    نمیخواد تظاهر کنین که شما به فکر سطل نیوفتادین ... شما دوست دارین تختتون کجا باشه ؟؟؟؟ :-)))
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  8. 6 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #15715
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    متنی زیبا از مریم جنتی روانشناس:
    اگر بچه‌ای تکلیف نمی‌نویسد، گیر ندهید، خودش می‌داند و معلمش. اگر بچه‌ای از خوابِ نازِ صبح بیدار نمی‌شود، خودش می‌داند و ناظمش. اگر درس نخواند، خودش می‌داند و کارنامه‌اش. به پدر و مادرش مربوط نیست.
    به پدر و مادرش این مربوط است که با هم در خانه دعوا نکنند، تفریحات خارج از سن و سال بچه ایجاد نکنند، وسط هفته تا دیروقت مهمانی نباشند، بچه‌شان را کتابفروشی و موزه و پارک ببرند، در خانه میوه داشته باشند، با بچه‌شان بازی کنند، شب‌ها موقع شام همه دور سفره‌ی غذا گفتگو کنند، با پوست میوه شکل‌های عجیب و غریب درست کنند، هر از گاهی با معلم‌ِ بچه دیدار کنند، به بچه یاد دهند توی اتاقش گلدان داشته باشد و هر روز از آن مراقبت کند، برایش اسباب‌بازی‌هایی بخرند که دستِ بچه ورزیده شود، خودشان هم – بلا نسبت! – یک وقت‌هایی کتاب بخوانند. با بچه شوخی کنند. هی نگویند: «پول نداریم.»، سر بچه منت نگذارند که برایت فلان و بهمان کرده‌ایم، حواسشان باشد دوست‌های خوب دور و بر بچه باشد... همین!
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  10. 6 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #15716
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
    سرها در گریبان است
    کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
    نگه جز پیش پا را دید، نتواند
    که ره تاریک و لغزان است
    وگر دست محبت سوی کسی یازی
    به اکراه آورد دست از بغل بیرون
    که سرما سخت سوزان است
    نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
    چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
    نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم
    ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟
    مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
    هوا بس ناجوانمردانه سرد است...
    زمستان - حضرت اخوان ثالث
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  12. 5 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #15717
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    رفتــَــم شیرینی فُروشـــی یارو جَعبه شیرینی رو 300 تا گِره زد بهش گُفتم داداش اگه میخـــــــوای خیالِت راحَت شه روش بِنویس هَرکــــــی
    در جعبه رو باز کُنه کُـــ.سکِشه ... :| :| :|
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  14. 8 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #15718
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,971
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    من فقط کلیت داستانشو یادمه ، تو موضوع قسمتاشم یادته؟
    چیز تو مغزت
    آره 2 3تا قسمتاشم یادم مونده
    مغزت تو چیز


  16. 4 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #15719
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    "هنوز بارونو دوست داری"
    یه ساله رفتی و اسمت هنوز مونده تو این گوشی
    می‌دونم قهوه‌تو مثل قدیما تلخ می‌نوشی
    می‌دونم شب‌ها توی تختت کتابِ شعر می‌خونی
    کنارِ پنجره شادی با یه سیگار پنهونی

    هنوزم وقتی می‌خندی رو گونه‌ت چال می‌افته
    هنوزم چشم به راهِ یه سواره زیبای خفته

    هنوزم عینهو فیلما، یه عشق آتشین می‌خوای
    هنوزم روحِ «هـامـونو» تو جسم «جیمزدین» می‌خوای.

    می‌دونم وقتی که بارون
    تو شب می‌باره بیداری!
    همون آهنگو گوش می‌دی،
    هنوز بارونو دوست داری!

    یه ساله رفتی و عطرت هنوز مونده‌ توی شالم
    بازم ردت رو می‌گیرن همه تو فنجونِ فالم

    تو وقتی شعر می‌خونی منو یادت میاد اصلن؟
    تو یادت موندن اون روزا که دیگه برنمی‌گردن؟

    همون روزا که از فیلم و شراب و شعر پر بودن
    یه کاناپه، دو تا گیلاس، تو و دیوونه‌گیِ من.

    بدون حالا بدون ‌تو یکی دلتنگه این گوشه،
    هنوزم قهوه‌شو تنها به عشقت تلخ می‌نوشه

    می‌دونم وقتی که بارون
    تو شب می‌باره بیداری!
    بازم «قمیشی» گوش می‌دی،
    هنوز بارونو دوست داری!

    // یغما گلرویی

    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  18. 5 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #15720
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    نوه : بابابزرگ، شما و ننه جون هنوزم با هم
    سکـــ.س
    دارین؟بابابزرگ: آره نوه گلم، البته دیگه فقط دهنی!نوه: دهنی چه جوریه؟
    بابابزرگ: من بهش میگم شب میکنمت، اونم میگه: آخ جون!
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  20. 7 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 1572 از 3602 نخستنخست ... 57210721472152215621570157115721573157415821622167220722572 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 102 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 102 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •