صفحه 1724 از 3602 نخستنخست ... 72412241624167417141722172317241725172617341774182422242724 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 17,231 به 17,240 از 36012

موضوع: ☺ تاپیک شادی ☺ : جملات کوتاه + ترول + پیامک و سرگرمی + آپدیت

  1. #17231
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  2. 11 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #17232
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    147
    تشکر
    233
    تشکر شده : 1,158
    کسانی که در جمع میگوزند ، به مراتب قابل تحمل ترند هستند از کسانی که در جمع گوزگوز میکنند
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    انصافأ جمله از ظرافت ها زوایای پنهان زیادی برخوردار بود



    سیاست در برابر صداقت دیگران خیانت و صداقت در برابر سیاست دیگران حماقت است

  4. 10 کاربر مقابل از H@med7 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #17233
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  6. 10 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #17234
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    21,766
    تشکر
    386
    تشکر شده : 19,153
    عرض شود که اون زمان که ما محصل و دانش‌آموز بودیم، اصلن این امکانات بچه‌های امروزی رو نداشتیم. زمان ما حتی عشق‌های تین ایجری هم با عشق‌های نوجوونی الان فرق داشت.
    الان یارو با 14 سال سن از یک دختر تو خیابون خوشش میاد، بعد بهش شماره میده، دختره شب تو وایبر بهش پیغام میده و همون شب راجع به همه چیز و همه اعضای بدنشون حرف می‌زنن، بعد فرداشب هم میرن تو اسکایپ همه اعضای بدن همو می‌بینن، فرداش هم که خونه پسره یا دختره خالی شد، میرن هزار جور خاک تو سر هم می‌کنند و خلاصه بعد چهار روز شکست عشقی می‌خورن و میرن سراغ عشق بعدی و دوباره تکرار همین مراحل.
    اما زمان ما عشق یک پروسه زمان‌بر و فرسایشی بود. اون زمان ما با قیافه داغون سن بلوغمون تو راه مدرسه از یک دختر که بلوغ قیافه‌اش رو شکل اکبر میثاقیان کرده بود، خوشمون می‌اومد، بعدش پروسه طولانی عشق و عاشقی شروع می‌شد. این جوری که سه ماه اول فقط هر روز از کنارش رد می‌شدیم. سه ماه دوم یک روز در میون یک لبخندی هم بهش می‌زدیم. سه ماه سوم هفته‌ای یک بار یک سلام و علیکی هم بین‌مون رد و بدل می‌شد. این فرایند 9 ماهه که طی می‌شد تازه می‌رسیدیم به مرحله نامه‌نگاری. باید نامه عاشقانه می‌نوشتیم. نامه‌ها این جوری شروع می‌شد:
    به نام تک نوازنده گیتارعشق، بر دروازه قلبم نوشتم ورود عشق ممنوع، اما عشق آمد و گفت من بی‌سوادم،
    در این دنیا نکردم من گناهی
    فقط کردم به چشمانت نگاهی
    اگر باشد نگاه من گناهی
    مجازاتم بکن غیر از جدایی
    خلاصه همین جور خزئبلات و .....عاشقانه می‌نوشتیم، بعد شروع می‌کردیم نقاشی کردن حاشیه کاغذ نامه. یک درخت نخل می‌کشیدیم کنار یک دریا و یک خورشد که ته دریا داشت غروب می‌کرد. دو تا چشم شهلا و مژه پرپشت هم بالای نامه می‌کشیدیم که فضای عشقی نامه به اوج برسه. بعد نامه رو با هزار جور بدبختی می‌رسوندیم دست طرف، تازه سه ماه طول می‌کشید نامه اثر خودشو بزاره و اونم جواب بده.
    بعد نمی‌دونم چه رازی بود دخترهای زمان ما این قدر دیر جواب مثبت می‌دادن. ما پسرها مجبور بودیم هزار جور شامورتی بازی دربیاریم تا توجه‌شون جلب بشه. مثل صداها و حرکاتی که حیوانات نر تو راز بقا برای جلب توجه ماده‌ها از خودشون ساطع می‌کنند. مرسوم‌ترین کار، تک چرخ زدن با موتور و دوچرخه جلوی مدارس دخترونه بود. هر کی تک چرخ بهتر و طولانی‌تری می‌زد، داف بهتری نصیبش می‌شد.
    بعد ما حتی شکست عشقی‌هامون هم فرق داشت. مثل الان نبود که شکست عشقی که خوردن بیان فیس‌بوک چس ناله عشقی بنویسن و امیر تتلو و "کی از پشت لباستو می‌بنده" گوش بدن. نهایتش یک کاست "اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد" داریوش بود که تازه اونم امکانات گوش دادنش در اخیتار همه نبود و خیلی‌ها با همون ترانه "گل می‌روید به باغ" عباس بهادری، سر و ته قضیه شکست عشقی‌شون رو هم میاوردن.
    خلاصه آقا فرق داشت، خیلی فرق داشت.
    ویرایش توسط Peyman : 01-17-2015 در ساعت 11:29 PM
    هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی


  8. 10 کاربر مقابل از Peyman عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #17235
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    لقمان رو گفتند: ادب از که آموختی؟
    گفت: از بی ادبان
    گفتند: بی ادبان؟!؟؟؟
    گفت: بلی٬ هر عملی که از ایشان به نظرم ناشایست آمد از انجام آن پرهیز نمودم
    گفتند: چه عجب!!!!!!؟؟
    گفت:
    شــ.ق شه میشه ۳ وجب!
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  10. 7 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #17236
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    نقل قول نوشته اصلی توسط Peyman نمایش پست ها
    عرض شود که اون زمان که ما محصل و دانش‌آموز بودیم، اصلن این امکانات بچه‌های امروزی رو نداشتیم. زمان ما حتی عشق‌های تین ایجری هم با عشق‌های نوجوونی الان فرق داشت.
    الان یارو با 14 سال سن از یک دختر تو خیابون خوشش میاد، بعد بهش شماره میده، دختره شب تو وایبر بهش پیغام میده و همون شب راجع به همه چیز و همه اعضای بدنشون حرف می‌زنن، بعد فرداشب هم میرن تو اسکایپ همه اعضای بدن همو می‌بینن، فرداش هم که خونه پسره یا دختره خالی شد، میرن هزار جور خاک تو سر هم می‌کنند و خلاصه بعد چهار روز شکست عشقی می‌خورن و میرن سراغ عشق بعدی و دوباره تکرار همین مراحل.
    اما زمان ما عشق یک پروسه زمان‌بر و فرسایشی بود. اون زمان ما با قیافه داغون سن بلوغمون تو راه مدرسه از یک دختر که بلوغ قیافه‌اش رو شکل اکبر میثاقیان کرده بود، خوشمون می‌اومد، بعدش پروسه طولانی عشق و عاشقی شروع می‌شد. این جوری که سه ماه اول فقط هر روز از کنارش رد می‌شدیم. سه ماه دوم یک روز در میون یک لبخندی هم بهش می‌زدیم. سه ماه سوم هفته‌ای یک بار یک سلام و علیکی هم بین‌مون رد و بدل می‌شد. این فرایند 9 ماهه که طی می‌شد تازه می‌رسیدیم به مرحله نامه‌نگاری. باید نامه عاشقانه می‌نوشتیم. نامه‌ها این جوری شروع می‌شد:
    به نام تک نوازنده گیتارعشق، بر دروازه قلبم نوشتم ورود عشق ممنوع، اما عشق آمد و گفت من بی‌سوادم،
    در این دنیا نکردم من گناهی
    فقط کردم به چشمانت نگاهی
    اگر باشد نگاه من گناهی
    مجازاتم بکن غیر از جدایی
    خلاصه همین جور خزئبلات و کـــ.سشرجات عاشقانه می‌نوشتیم، بعد شروع می‌کردیم نقاشی کردن حاشیه کاغذ نامه. یک درخت نخل می‌کشیدیم کنار یک دریا و یک خورشد که ته دریا داشت غروب می‌کرد. دو تا چشم شهلا و مژه پرپشت هم بالای نامه می‌کشیدیم که فضای عشقی نامه به اوج برسه. بعد نامه رو با هزار جور بدبختی می‌رسوندیم دست طرف، تازه سه ماه طول می‌کشید نامه اثر خودشو بزاره و اونم جواب بده.
    بعد نمی‌دونم چه رازی بود دخترهای زمان ما این قدر دیر جواب مثبت می‌دادن. ما پسرها مجبور بودیم هزار جور شامورتی بازی دربیاریم تا توجه‌شون جلب بشه. مثل صداها و حرکاتی که حیوانات نر تو راز بقا برای جلب توجه ماده‌ها از خودشون ساطع می‌کنند. مرسوم‌ترین کار، تک چرخ زدن با موتور و دوچرخه جلوی مدارس دخترونه بود. هر کی تک چرخ بهتر و طولانی‌تری می‌زد، داف بهتری نصیبش می‌شد.
    بعد ما حتی شکست عشقی‌هامون هم فرق داشت. مثل الان نبود که شکست عشقی که خوردن بیان فیس‌بوک چس ناله عشقی بنویسن و امیر تتلو و "کی از پشت لباستو می‌بنده" گوش بدن. نهایتش یک کاست "اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد" داریوش بود که تازه اونم امکانات گوش دادنش در اخیتار همه نبود و خیلی‌ها با همون ترانه "گل می‌روید به باغ" عباس بهادری، سر و ته قضیه شکست عشقی‌شون رو هم میاوردن.
    خلاصه آقا فرق داشت، خیلی فرق داشت.
    ریکا جان ویرایشش کن ؛ لطفا
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  12. 5 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #17237
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  14. 9 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #17238
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    21,766
    تشکر
    386
    تشکر شده : 19,153
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    ریکا جان ویرایشش کن ؛ لطفا
    این همه شماها میگین ، اونوقت من یه چی گفتم رفت توی ممیزی ؟؟؟
    باشه آقا باشه ... الان ادیت میکنم
    هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی


  16. 6 کاربر مقابل از Peyman عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #17239
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    نقل قول نوشته اصلی توسط Peyman نمایش پست ها
    این همه شماها میگین ، اونوقت من یه چی گفتم رفت توی ممیزی ؟؟؟
    باشه آقا باشه ... الان ادیت میکنم
    عزیز سوء تفاهم نشه ؛ گفتم که بین حرفای مورد دار یه نقطه بزاری همین ...
    ما که بین همه حرفایی که جلو خونواده نمیزنیم نقطه میزاریم ...
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  18. 6 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #17240
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    21,766
    تشکر
    386
    تشکر شده : 19,153
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    عزیز سوء تفاهم نشه ؛ گفتم که بین حرفای مورد دار یه نقطه بزاری همین ...
    ما که بین همه حرفایی که جلو خونواده نمیزنیم نقطه میزاریم ...
    کل زمش به بدون نقطه بودنشه ... نقطه رو کجای دلم بذارم
    هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی


  20. 6 کاربر مقابل از Peyman عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 1724 از 3602 نخستنخست ... 72412241624167417141722172317241725172617341774182422242724 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 113 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 113 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •