آقا من یه مدت فاز برداشته بودم دنبال یه دختر میگشتم برای دوستی و ازدواج ، ولی خب خدا رو شکر تا قبل از اینکه همچین بلایی سرم بیاد فازش پرید ، از این به بعد می خوام براتون خاطره تعریف کنم تا در این شب های طولانی زمستان خاطرات منو بخونید و خرکیف بشید. خب این خاطره اول:
من اسمم پیمانه و این داستان که میخوام براتون بگم واقعیه.
من قدم 182 سانته و هیکلم هم خوبه. وا. چرا می خندین؟ اینا رو باید اول هر خاطره ای گفت. خودم دیدم می نویسن. بگذریم.