نوشته اصلی توسط MAHAK
نویــــــــــــــــــــــ ــد
کلاغ شونم
نویــــــــــــــــــــــ ــد
کلاغ شونم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دلم میخواد سیر گریه کنم ببینم از دست این جنتلمنا کاری بر میاد یا نهاگه کاری ازم برمیاد بگو
عارمین بیا اوج بگیر برام
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
بفرما بیسکویت
نکته سنجیت تو حلقم
یه چیزی میگم به نوید نگو......دلم میخواد سیر گریه کنم ببینم از دست این جنتلمنا کاری بر میاد یا نه
عارمین بیا اوج بگیر برام
دلم واسه عمت تنگ شده
بخور نوش جانبفرما بیسکویت
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
به نوید که نه ولی به عمه نوید الان گفتم که امشب شب جمعتو خراب کنه ، نمیدونم چرا یهویی گفت وای پر از یود شدم ؛ فک کنم شب جمعت ماسیدیه چیزی میگم به نوید نگو......
دلم واسه عمت تنگ شده
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
تعارف نکن بیا دیگهبخور نوش جان
اون ماستید ...به نوید که نه ولی به عمه نوید الان گفتم که امشب شب جمعتو خراب کنه ، نمیدونم چرا یهویی گفت وای پر از یود شدم ؛ فک کنم شب جمعت ماسید
عمه تو که هست
خدایشش این حرف عارمین بیسکوییت تعارف کردن نره؟اوج کمکی بود میتونستم بکنم
عارمین بیسکوییت چی دوست داری؟
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
اصن همه بیاین به عارمین بیسکویت بدیم
در حال حاضر 96 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 96 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
