شیخ شیوخ بعد از عمری مجاهدت وفات میکنند، اون دنیا به علت 70 سال بچهبازی مستمر میندازنش قعر دوزخ، پیش «
اژدهای دو سر! یک مدت میگذره طبقههای دیگه جهنم هی صدای آه و اوه و داد و بیداد
میشنیدن. بالاخره دو سه تا از فرشتهها میرن پیش رئیس جهنم میگن: این بیچاره گناه
داره، بگذار از پیش این اژدها بیاریمش بیرون. اونم میگه باشه. همچین که در سلول
شیخ رو باز میکنن، اژدهای میزنه بیرون، حالا ندو کی بدو! فرشتهها بهش میگن:
بابا خجالت بکش! آخه چرا داری در میری؟ اژدهای میگه: بابا این دهن منو سروریس
کرده! الان دو ماهه گیر داده که: بالامجان تو که دو تا سر داری، پس اونیکی کا؟ت
کجاست؟!
در حال حاضر 46 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 46 مهمان ها)