صفحه 2076 از 3602 نخستنخست ... 107615761976202620662074207520762077207820862126217625763076 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 20,751 به 20,760 از 36012

موضوع: ☺ تاپیک شادی ☺ : جملات کوتاه + ترول + پیامک و سرگرمی + آپدیت

  1. #20751
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    نقل قول نوشته اصلی توسط pirana نمایش پست ها
    میتونی بگی نه به اندازه تو
    رفیق این کاره نداشتیم که یدونه اینکاره نسیبمون شد
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  2. 3 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #20752
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972
    نقل قول نوشته اصلی توسط Lost Queen نمایش پست ها
    تنها برنامه کودکی که دوست داشتم واسم حقیقت میداشت


  4. 4 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #20753
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    امروزم هوا همینه... ملت رفتن جلو استانداری اعتراض...


  6. 3 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #20754
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562

    چه بارونِ نازی میاد







  8. 4 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #20755
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562

    توي تنهايي يك دشت بزرگ
    كه مثل غربت شب بي انتهاست
    يه درخت تن سياه سربلند
    آخرين درخت سبز سرپاست
    رو تنش زخمه ولي زخم تبر
    نه يه قلب تير خورده نه يه اسم
    شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
    كندوي پاك دخيل و طلسم
    چه پرنده ها كه تو جاده كوچ
    مهمون سفره ي سبز اون شدن
    چه مسافرا كه زير چتر اون به تن خستگيشون تبر زدن
    تا يه روز تو اومدي بي خستگي
    با يه خورجين قديميه قشنگ
    با تو نه سبزه نه آينه بود نه آب
    يه تبر بود با تو با اهرم سنگ
    اون درخت سربلند پرغرور كه سرش داره به خورشيد ميرسه منم منم
    اون درخت تن سپرده به تبر كه واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
    من صداي سبز خاك سربي ام
    صدايي كه خنجرش رو بخداست
    صدايي كه تو ي بهت شب دشت
    نعره اي نيست ولي اوج يك صداست
    رقص دست نرمت اي تبر بدست
    با هجوم تبر گشنه و سخت
    آخرين تصوير تلخ بودنه
    توي ذهن سبز آخرين درخت
    حالا تو شمارش ثانيه هام
    كوبه هاي بي امونه تبره
    تبري كه دشمنه هميشه ي
    اين درخت محكم و تناوره

    من به فكر خستگي هاي پر پرنده هام
    تو بزن، تبر بزن
    من به فكر غربت مسافرام
    آخرين ضربه رو محكمتر بزن








  10. 6 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #20756
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    رفیق این کاره نداشتیم که یدونه اینکاره نسیبمون شد
    چاکریم


  12. 3 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #20757
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562

    واسه صابر

    عشق چیز مردانه ای ست
    گاهی لخت توی خانه می گردد
    گاهی روی تختت می خوابد
    و گاهی که می خواهی
    روی شانه های ارضا شده اش گریه کنی
    رفته است
    ................
    سید مهدی موسوی








  14. 8 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #20758
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562

    واسه صابر

    عشق چیز مردانه ای ست
    گاهی لخت توی خانه می گردد
    گاهی روی تختت می خوابد
    و گاهی که می خواهی
    روی شانه های ارضا شده اش گریه کنی
    رفته است
    ................
    سید مهدی موسوی








  16. 5 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #20759
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562

    گریه ی من میان موهایت
    حرکت گچ به روی تخته سیاه
    شک به عشقت پس از هماغوشی
    یک سفینه پس از سقوط به ماه
    بین ما کیست؟ هیچ یا که همه؟!
    اسم این چیست؟ عشق یا که گناه؟!







  18. 8 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #20760
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562

    وای این چقد قشنگه

    خون می جهد از گردنت با عشق و بی رحمی

    در من دراکولای غمگینی ست… می فهمی؟!

    خون می خورم از آن کبودی ها که دیگر نیست

    در می روم این خانه را… هرچند که در نیست!

    عکس کسی افتاده ام در حوض نقاشی

    محبوب من! گه می خوری مال کسی باشی

    گه می خوری با او بخندی توی مهمانی

    می خواهمت بدجور و تو بدجور می دانی

    هذیان گرفته بالشم بس که تبم بالاست

    این زوزه های آخرین نسل ِ دراکولاست

    از بین خواهد رفت امّا نه به زودی ها!

    از گردن و آینده ات جای کبودی ها

    حل می شوم در استکان قرص ها، در سم

    محبوب من! خیلی از این کابوس می ترسم!

    زل می زنم با گریه در لیوان آبی که…

    حل می شوم توی سؤال بی جوابی که…

    می ترسم از این آسمان که تار خواهد شد

    از پنجره که عاقبت دیوار خواهد شد

    از دست های تو به دُور گردن این مرد

    که آخر قصّه طناب ِ دار خواهد شد!

    از خون تو پاشیده بر آینده ای نزدیک

    از عشق ما که سوژه ی اخبار خواهد شد!

    می چسبمت مثل ِ لب سیگار در مستی

    ثابت بکن: هستم که من ثابت کنم: هستی

    سرگیجه دارم مثل کابوس زمین خوردن

    روزی هزاران بار مردن! واقعا مردن!!

    بعد از تو الکل خورد من را… مست خوابیدم…

    بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم!

    بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم

    با هر که می شد هر چه می شد امتحان کردم!

    خاموش کردم توی لیوانت خدایم را

    شب ها بغل کردم به تو همجنس هایم را

    رنگین کمان کوچکی بر روی انگشتم

    در اوّلین بوسه، خودم را و تو را کشتم

    هی گریه می کردم به آن مردی که زن بودم

    شب ها دراکولای غمگینی که من بودم!

    و عشق، یک بیماری ِ بدخیم ِ روحی بود

    تنهایی ام محکوم به سـ-کس گروهی بود

    سیگار با مشروب با طعم هماغوشی

    یعنی فراموشی… فراموشی… فراموشی…

    تنهایی ِ در جمع، در تن های تنهایی

    با گریه و صابون و خون و تو، خودارضایی

    دلخسته از گنجشک ها و حوض نقاشی

    رنگ سفیدت را به روی بوم می پاشی!

    لیوان بعدی: قرص های حل شده در سم

    باور بکن از هیچ چی دیگر نمی ترسم

    پشت ِ سیاهی های دنیامان سیاهی بود

    معشوقه ام بودی و هستی و… نخواهی بود







  20. 7 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 2076 از 3602 نخستنخست ... 107615761976202620662074207520762077207820862126217625763076 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 30 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 30 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •