شاهزاده ی زیبای من
تــــــو با من راه بـــــیا
تمــــــــــــام شهر را جــــــــــــاده میكنم
تو لیلی نیستی
من اما
مجنون حرف هات می شوم
دیوانه ی دست هات
مبهوت خنده هات
گل قشنگم
شیرین من
فرهاد می شوم و
صخره های شب را
آنقدر می تراشم
تا خورشیدم طلوع کند
و تو
در آغوشم بخندی
قایم نکردم هر وقت یه دختر میدیم ، بسم الله میگفتم ، دور میشد
این مدت که با چماقت نکوبیدی تو ملاجم ، انگار ملاجم یه چیزی رو کم داشت همش دست میکشدیم ببینم باد کرده یا نه
پیرزن ؟؟!! این حرفا چیه مادر جان شما هنوز اول چلچلیته
منظورم از همگی خانواده بود وگرنه همسر جان منو کُتک میزنه
آی ننه آی ننه
زنم منو میزنه
سیبیلامو میکِشه
جونم تو دستش کیشمیش گرفته
مهرش نرفته ، آبان اومده
اقتباسی بود از ملودی آمنه آمنه از استاد اندی حالا برگرد بالا بخون از اول شعر رو با ملودی استاد اندی بخون
در حال حاضر 140 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 140 مهمان ها)