رهاورد گفتگو با نادان دو چیز است: نخست از دست دادن بخشی از عمر و دیگری گرفتار شدن به افکار پوچ و بی ارزش.(ارد بزرگ)
ﺩﻭﺗﺎ ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﺗﺎﻛﺴﯽ، ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭ
ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﺭﯼ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﻛﺮﺩﻧﺪ . ﯾﻜﯿﺸﻮﻥ ﺑﺮ
ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻧﯿﻜﯽ ﻣﯿﮕﻪ، ﺷﻤﺎ ﺷﻐﻠﺘﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟
ﯾﺎﺭﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ : ﻭﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﻛﺎﺭﻡ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺭﺍﺣﺘﻪ،
ﺻﺒﺢ ﭘﺎ ﻣﯿﺸﻢ ﺻﺒﺤﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻡ، ﻣﯿﺮﻡ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﯾﻚ ﺩﻭﺭﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ، ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ
ﺩﻭﺵ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﺭﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ،ﯾﻚ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺗﻮ
ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﭘﺮﺳﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ، ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻭﺵ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ،
ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻡ، ﻣﯽ ﺭﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﯾﻚ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﯽ
ﮔﺮﺩﻡ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﯾﻚ ﺩﻭﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ، ﻣﯽ
ﺧﻮﺍﺑﻢ ... ﺷﻤﺎ ﺷﻐﻠﺘﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟ ﺍﻭﻧﯿﻜﯽ ﺯﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ
ﻣﯽ ﺩﻩ
ﺯﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺩﻩ : ﻭﺍﻟﻠﻪ ﻣﻨﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ
ﺟـــــــــــﻨﺪﻡ، ﻣﻨﺘﻬﺎ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﻧﺪﺍﺭﻡ
واکنش گردشگران نسبت به جاهایی که سفر کردن
ژاپنی: خیلی تاریخی بود واقعاً لذت بردم.
فرانسوی:خیلی زببا و دلنشین بود از منظره هاش لذت بردم.
آمریکایی : از فرهنگ وتمدن اونجا شگفت زده شدم.
ایرانی : حاجی کـــــــــــــــس بازار بود������������
واکنش گردشگران نسبت به جاهایی که سفر کردن
ژاپنی: خیلی تاریخی بود واقعاً لذت بردم.
فرانسوی:خیلی زببا و دلنشین بود از منظره هاش لذت بردم.
آمریکایی : از فرهنگ وتمدن اونجا شگفت زده شدم.
ایرانی : حاجی کـــــــــــــــس بازار بود
امروز تو خیابون یه بچه ۵ساله به دوستش گفت “پدرسگ” !!
اونم برگشت گفت نیس تو بابات ” آهوئه ”
.
.من هم سنِ اینا بودم فک میکردم “کفش دوزک” واقعاً “کفش” میدوزه
در حال حاضر 168 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 168 مهمان ها)