ثانیه ها رد شدن از تموم خاطرات ما
منو به خاطر خودت ببر توی خاطره ها![]()
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
رسیدن خط پایان بود
رسیدم تا طلوع تو
من از راه غروباشم
رسیدم تا طلوع تو
سوال اولم دل بود
چراغ عشق روشند شد
شکستم دادی و لبخند جواب آخر من شد
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
[ما بیشتر
خداش بیامرزتش ، تو این فصل سرما مگه شنا رفته بود که غرق شد؟
خسته نباشی پهلوون ، ولی در جریان باش که پهلوونا نمیمیرن حالا هرچقدر شرایط سخت باشه ، ارشدتو چیکار کردی؟
فدایی داری
چی بگم شک برانگیزه ، شاعر بود و انتشاراتی داشت ،یه اکیپ رفته بودند برای سمینار درباره شعر و شعر خونی تو لنگرود . که انگار هوا خوب
بوده با دو تا از رفیقاش به آب زده بودند که 3تایی با هم غرق شدند . خبر گزاری ایسنا تیتر زده بود .
اتفاقا مهدی موسوی هم ختمش اومده بود (با هم رفیق بودند) پارسال هم از کتابهای مهدی موسوی رو چاپ کرده بود که تو نمایشگاه کتاب ،
غرفشو پلمب کردن.
بهر حال دفتر زندگی اونم با جوونمرگی بسته شد .
سختترین قسمت پیری اینه که یادت میافته یه روزی جوون بودی
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
رفتیم فرم استخدام پر کنیم یدونه مورد نداشتم من تو قسمت مهارت بنویسم اخر نوشتم ادا مردمو در میارم
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
در حال حاضر 11 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 11 مهمان ها)