ترکه و اصفهانیه با هم رفیق میشن.
اصفهانیه هفتهای یه بار میرفته خونه ترکه.
ترکه هم حسابی مایه میذاشته،
انواع غذاهای خوشمزه:
بوقلمون و مرغ بریان و کباب بره و ...
یه روز ترکه میره خونه اصفهانیه.
طرف ۱ لیوان شیر میذاره جلو ترکه میگه:
بخور.
ترکه با تعجب میگه :
این چیه؟!
اصفهانیه میگه :
بابا ماست از اینه،
دوغ از اینه،
کره از اینه،
خامه از اینه!
بخور.
ترکه با عصبانیت میخوره میره.
چند روز میگذره باز اصفهانیه دلش هوای غذای چرب میکنه...
میره در خونه ترکه ...
ترکه میاد دم در میگه :
چی میگی؟!
اصفهانیه میگه :
اومدم بچه هاتو ببینم.
ترکه شلوارشو میکشه پایین میگه :
جعفر از اینه،
کاظم از اینه،
موسی از اینه،
حسن از اینه!
دیدیدشون ؟
خوش گلدین!