شب همگی آروم
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
“عبداللهِ مبارک” به حج رفته بود.
وقتی در خواب دید که فرشته ای به او گفت :”از ششصد هزار حاجی کسی حاجی نیست، مگر علی بن موفق کفشگری در دمشق که به حج نیامد” !
عبدا...لله به دمشق رفت و علی بن موفق را دید که پاره دوزی می کند، پرسید: “چه کردی با اینکه امسال بهحج نرفتی از میان همه حجاج فقط حج تو پذیرفته شد؟
گفت: ” سی سال بود تا مرا آرزوی حج بود و از پاره دوزی، سیصد درهم جمع کردم وامسال عزم حج کردم، تا روزی سرپوشیده ای که در خانه است حامله بود، از خانه همسایه بوی طعام می آمد، مرا گفت :برو وپاره ای از آن طعام بستان، من رفتم، همسایه گفت بدان که هفت شبانه روز بود که اطفال من هیچ نخورده بودند،امروز خری مرده دیدم. پاره ای از آن جدا کردم و طعام ساختم، بر شما حلال نباشد،…،
چون این بشنیدم آتشی در جان من افتاد. آن سیصد درم برداشتم و بدو دادم و گفتم نفقه اطفال کن که حج ما این است” !
صدف تا صدف موج غم با منه ، دل تنگمو صخره پس میزنه
صدف تا صدف موج غم با منه ، دل تنگمو صخره پس میزنه
دو سال در کشور کویت زندگی کردهام. دو بار حج عمره رفتهام (در سنین نوجوانی و با خانواده). به دبی هم سفر کردهام.
واقعیتی که من طی آن سالها دیدم این است که بخش کوچکی از مردم این کشورها با ایرانیها مشکل دارند. در کویت با تعداد زیادی عرب آشنا شدم که محبت داشتند؛ دوست بودیم. پلیس کویتی میآمد و با ما فوتبال بازی میکرد. پلیس اماراتی با ماشین شخصیاش من و دوستانم را سوار کرد و بخشهایی از شهر را نشانمان داد.
در شهر مکّه کفشهای برادرم گم شد. هتل نزدیک بود و با خودمان پول نبرده بو...دیم. به سمت هتل راه افتادیم اما وسط راه یکی از همین عربهای ریش بلندِ دشداشهپوش به اصرار برای برادرم کفش خرید.
همه جا بد و خوب دارد. مثل کشور خودمان که ایرانیهای آدم حسابی داریم والبته ایرانیهایی داریم که خودمان از آنها فرار میکنیم!
من هم از این اتفاق پیش آمده بسیار ناراحتم و معتقدم باید با رفتاری درست با آن برخورد جدی کرد؛ خیلی خوب است که غیرت و اتحاد ملی داشته باشیم اما مواظب باشیم نژادپرست و فاشیست نشویم. فاصله این دو یک تار موی است.
من این موج ضد عرب را نمیفهمم. خصوصا اینکه بسیاری از هموطنان من هم عرب هستند و هیچ توهینی به آنها را تحمل نمیکنم...
صدف تا صدف موج غم با منه ، دل تنگمو صخره پس میزنه
یه بار فرودگاه بودم دیدم یه پسر بچه معصوم داره واکس میفروشه دلم سوخت با دوستم گفتیم بریم ازش بخریم و کمکی کرده باشیم،
رفتیم پیشش گفتیم : "آقا پسر دونه چند؟ "
گفت "٧٠٠،٠٠٠ تومن"
گفتم "مگه این واکس ها رو از چی ساختن؟ "
یه لبخندی زد و گفت :...
مرد حسابی ، اینا خاویاره ، واکس چیه دیگه ، لطفا مزاحم نشو ....
صدف تا صدف موج غم با منه ، دل تنگمو صخره پس میزنه
صدف تا صدف موج غم با منه ، دل تنگمو صخره پس میزنه
در حال حاضر 15 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 15 مهمان ها)