چندتا شیشه مشروب خریدم برای اینکه کسی نفهمه خالیشون کردم تو شیشه ی گلاب گذاشتمش تو یخچال !!!
دیروز رفتم دیدم همشون خالین!!
میگم پس گلابهای من کو؟؟؟!!!
مادربزرگم میگه :
ننه جووون !!
سفره ابوالفضل داشتم همشو شربت کردم دادم مهمونا!!!
دستت دردنکنه تا اخر مهمونی همه شاد بودن !!