دختره تازه فوقِ ديپلمش رو تو رشته پرورش تخم پرندگان اهلي از دانشکده غيرانتفاعي و غير حضوري علمي کاربردي تو قريه ي مسلم آباد از توابع ياقوت شهر سفلي مَمَسني به زور سه ترم مشروطي و دو جلسه تشکيل شورا و نامه از امام جماعت مسجدشون گرفته (نفسم گرفت) اونوقت برگشته ميگه: از اين مملکت بايد رفت ، سقف اينجا واسه من کوتاس ..
شايدم به خاطره ارتفاعه کليپسشه که فکر ميکنه سقفه اينجا واسش كوتاس.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
لقمان invated شریعتی,چمران,حسین پناهی,مصدق,سهراب سپهری...to the group
.
.
لقمان:کجایید لاشیا
چمران:سلام خوبی؟
لقمان:مگه تو دکتری؟ :))
چمران:نه رزمندم
لقمان:از کردنت شرمندم :)))
مصدق:دکتر منم
لقمان:به عنم :))))
حسین پناهی:دیوث تو نمیخایی ادم شی؟!...بسته :|
لقمان:** ننت تا دسته :))))
لقمان deleted پناهی from group
سهراب:لاشی :|
لقمان:سرش باشی...ساده میخوای یا خاش خاشی؟!!
.
.
سهراب left the chat
شریعتی:مصدق بیا اینو بخور باوو چاقال واسه ما ادم شده :|...
دکتر منم :|
.
.
شریعتی deleted مصدق
لقمان:داش علی کیره مایی
شریعتی:تو ولی کیرمم نیستی..:)))
.
.
شریعتی deleted لقمان from group
جنتی:علی دمت گرم کیرش کردی خیلی لاشی شده بود
شریعتی:اره ناموسا
.
.
.
.
لقمان:ننت با اقام چالوسن =)))) اونی که ریمو کردیش فیکم بود :)))))
لقمان left the chanta
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
اصل قضیه لیلی و مجنون اصن اینی که میگن نیست.. آشناییشون اینجوری بوده ..
ی روز مجنون طبق معمول هر روز لب رودخونه پشت بوته ها قایم شده بود لاشی که دخترایی که میان با کوزه آب ببرن و دید بزنه... مجنون شاشش میگیره همون جا که بوده دولشو در میاره و مشغول میشه ..
لیلی با *** قلمبش و با اون خال سکسیش میاد که آب ببره متوجه مجنون میشه و اون *** گندشو با خایه های تپل مپلشو میبینه و دهنش آب میفته...
بعد یه سوت میزنه واسه مجنون میگه: سسسسسسسسسسسسسسسسسو اینجارو .. دامنو میده بالا کونه قلمبه و مرمریشو نشونه مجنون میده ...
اینجا بود که عشق توو نگاه اول بوجود اومد و این عشق عظیم جزیی از فرهنگ ما ایرانی ها شد ...
بقیه داستانم که شنیدین فک کنم ... *** محرکیه واسه عاشقی ..
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
قدیما تا به یه دختر میگفتی:
سلام .............
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب میداد: سلام و کوفت!
اما الان تا به یه دختر میگی: سلام
سریع میگه: خب اسم بچمونو چی بزاریم؟!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
فقر یعنی : ریختن زباله و تف در خیابان شهر خود و تعریف از خیابان های تمیز اروپا !
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 59 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 59 مهمان ها)