صفحه 84 از 94 نخستنخست ... 34748283848586 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 831 به 840 از 938

موضوع: Chert AND Pert

  1. #831
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    409
    تشکر
    74
    تشکر شده : 91
    به تو مي انديشم
    اي سراپا همه خوبي
    تک و تنها به تو مي انديشم
    همه وقت
    همه جا
    من به هر حال که باشم به تو ميانديشم
    تو بدان اين را تنها تو بدان
    تو بيا
    تو بمان با من تنها تو بمان
    جاي مهتاب به تاريکي شبها تو بتاب
    من فداي تو به جاي همه گلها تو بخند
    اينک اين من که به پاي تو درافتاده ام باز
    ريسماني کن از آن موي دراز
    تو بگير
    تو ببند
    تو بخواه
    پاسخ چلچله ها را تو بگو
    قصه ابر هوا را تو بخوان
    تو بمان با من تنها تو بمان
    در دل ساغر هستي تو بجوش
    من همين يک نفس از جرعه جانم باقي است
    آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش


    فريدون مشيري

  2. #832
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    409
    تشکر
    74
    تشکر شده : 91
    تو که دلشوره ميگيري يه دنيا زير و رو ميشه
    نه با آدم نه با حوا جهان با تو شروع ميشه

  3. #833
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    409
    تشکر
    74
    تشکر شده : 91
    خدايا سرنوشتمو انقدر قشنگ بنويس
    که مادرم از ته دل بخنده

  4. #834
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    نوشته ها
    34,209
    تشکر
    1,030
    تشکر شده : 7,712

  5. #835
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    نوشته ها
    34,209
    تشکر
    1,030
    تشکر شده : 7,712

  6. #836
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    409
    تشکر
    74
    تشکر شده : 91
    نگاه کن که شبي وقتِ خواب، خواهم مُرد
    غريب و بي کس و با اضطراب، خواهم مرد
    سوأل هاي زيادي است در سَرَم، اما
    شبيه متهمي، بي جواب، خواهم مرد
    و بعد مثل غزل هاي نيمه کاره ي خود
    و در برابرِ مُشتي عذاب، خواهم مرد
    شبيه مرگ پلنگي به زير مهتاب و
    شبيه رقصِ تني بر طناب، خواهم مرد
    شبيه حضرت آدم، چقدر تنهايم!!
    بدونِ حُور و بهشت و ثواب، خواهم مرد
    غروب لحظه ي خوبي براي مُردن نيست
    ميانِ خَلقِ دو تا بيتِ ناب، خواهم مرد
    تمام ثانيه ها را شمرده ام تا مرگ…
    براي کُشتن خود، بي خشاب، خواهم مرد
    هميشه مصرع آخِر، هوا کمي سرد است
    شبيه کوه يخي، رويِ آب، خواهم مرد
    اگرچه آخِر اين داستان، غم انگيز است
    دُرُست مثل خودم، بي نقاب، خواهم مرد


    اميروحيدي

  7. #837
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    409
    تشکر
    74
    تشکر شده : 91
    به حرمت نان و نمکى که با هم خورديم
    نان را تو ببر
    که راهت بلند است
    و طاقتت کوتاه
    نمک را بگذار براي من
    مي خواهم
    اين زخم
    تا هميشه تازه بماند.


    شمس لنگرودي

  8. #838
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    409
    تشکر
    74
    تشکر شده : 91
    از هر چه بوي سيب سرم گيج مي رود.....
    ديگر بس است وسوسه...
    آدم نميشوم...

  9. #839
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    409
    تشکر
    74
    تشکر شده : 91
    اگر تمام ستاره هاي آسمان را
    به شب من بياوري
    اين تاريکي، روشن نخواهد شد!!
    براي من
    تنها چشمان تو کافي ست!!

  10. #840
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    نوشته ها
    174
    تشکر
    118
    تشکر شده : 120
    چی چرت میگین!؟ چرتمون پاره شد!

صفحه 84 از 94 نخستنخست ... 34748283848586 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •