هر روز عمرم از دیروز بدتره
عمری که هر نفس بی غم نمیگذره
هر روز عمرم از دیروز بدتره
عمری که هر نفس بی غم نمیگذره
هر عشقي ميميرد خاموشي ميگيرد عشق تو نميميرد
باور كن بعد از تو ديگري در قلبم جايت را نميگيرد
دوست دارم راهیِ کربلا بشم
تا منم سری توی سرا بشم...
مارو باش رو چه درختی ...اسممونو جا میزاریم...مارو باش
شب بود خسته بودم... چشامو بسته بودم
خورشيد سر زد و من... پيشت نشسته بودم
من از زندگی تو هوات خستم
ازت خستم و باز وابستم
من از تك تك لحظه هاي بي تو
از غصه ي روزاي دوريتو
از دلي كه دل منو سوزونده
از عكسائي كه جا مونده ...... بيزارم
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چيزی نمی دانم از اين ديوانگی و عاقلی
یار قشنگ دلم بیا که تنگه دلم
تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم
من از تو بی خبرم تو از همه دنیا
نمیدونی بی تو پر از غمه دنیا
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اون که یه باره اومده اتیش به زندگیت زدو ازت برید اون که دله ساده و تنهاتو به صلابه کشید
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)