نوشته اصلی توسط pirana
میخوای هر روز صب ترانه روز رو واست بنویسم بعد از جاـم بلند شم
میخوای هر روز صب ترانه روز رو واست بنویسم بعد از جاـم بلند شم
ویرایش توسط HADIS : 11-27-2014 در ساعت 06:57 AM
من خوب بودم تا اين شهر.. با خشکسالیش بدم کردتنها بودن یه کابوس شومه عزیزم کار دل نباشی تموم عزیزم
خوب شد خدا رحم کرد و عشق تو دريا زدم کرد...
ترانه امروز: منم آن ابر وحشی که در هر بیابان به تلخی سرشکی بیافشاند... به جز این اشک سوزان، دل نا امیدم، گواهی ندارد، خدا داند...
بانو هایده
صُب بخیر
دلم گیرد هر زمان بهانه ی تو... سرم دارد شور جاودانه ی تو...
روی دل بُود به سوی... آستانه ی تــــــــــــــــــــــــ ـــــــــو...
چه شروع شاعرانه ای ：)خيلی کار جالبيهترانه امروز: منم آن ابر وحشی که در هر بیابان به تلخی سرشکی بیافشاند... به جز این اشک سوزان، دل نا امیدم، گواهی ندارد، خدا داند...
بانو هایده
صُب بخیر
صُب تو هم بخير
واسه نونه...واسه نونه،تا به کارش تو بخندی!
که اگه اينو بدونی،تو به دلقک نمی خندی...تو به دلقک نمی خندی!
آپ
یاد تو شعرامو میسوزونه ، امروز و فردامو میسوزونه تا دوری از خونه این خونه ویروونه حال منم پریشونه
ویرایش توسط Sajjad_MCH : 11-27-2014 در ساعت 07:28 PM
هفته ها میگذره اما ، گل من نیومده...
دارم از غصه می پوسم چقد این روزا بده...
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودی
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
در حال حاضر 54 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 54 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
