نگاه کن من چه بی پروا چه بی پروا
به مرز قصه های کهنه می تازم
نگاه کن با چه سر سختی توی این سرما
برای عشق یه فصل تازه می سازم
نگاه کن من چه بی پروا چه بی پروا
به مرز قصه های کهنه می تازم
نگاه کن با چه سر سختی توی این سرما
برای عشق یه فصل تازه می سازم
من کویرم ای خدا با حسرت یک قطره آب
یه عمره که دریا رو میبینم تو سراب
همیشه آخر حرفا پر از حرفای ناگفته ست
همیشه حال ما اینه همیشه دنیا آشفته ست
هجوم بن بست رو ببين هم پشت سر هم رو به رو
راه سفر با تو کجاست من از تو ميپرسم بگو
محک باران برا تو سنگین نیس ؟
یه جوریه شده نوشته هام میرن تو هم ..![]()
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)