مرا بِبَر به خواب خود که خسته ام از همه کَــس... که خواب و بیداری من هر دو شکنجه بود و بَس...![]()
مرا بِبَر به خواب خود که خسته ام از همه کَــس... که خواب و بیداری من هر دو شکنجه بود و بَس...![]()
یه امشب اخماتو وا کن تو قلبت عشقمو جا کن
تو با لبخند شیرینت جهانو غرق رویا کن
هم سختمه نگفتنش
هم گفتنش مشکلمه
میخوام بگم که تیر غم
توی دلم کمونه زد
در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)