نوشته اصلی توسط HADIS این جنگل چوب خورده تو نعره های خفیفش شیر لگد خورده داره دریاست دریای تابوت رو شونه های نحیفش مرغابیِ مُرده داره طفلک همش لنگ نونه
نوشته اصلی توسط HADIS هی لقمه توی خون زدی تا زنده موندی عمری دم از بارون زدی تا زنده موندی یه پاییز زردو زمستون سردو
عجب حلوای قندی تو امیر بی گزندی تو
نوشته اصلی توسط Hadi هی سیب نارس چیدی از باغ بهشتت دیدی که راضی نیستی از سرنوشتت تویی کامل منم ناقص تویی خالص منم مخلص تویی سور و منم راقص من اسفل تو معلایی
نوشته اصلی توسط AmirHossein98 یه پاییز زردو زمستون سردو اینو هادی ج داد باید "ت" میدادی
نوشته اصلی توسط HADIS هی لقمه توی خون زدی تا زنده موندی عمری دم از بارون زدی تا زنده موندی نوشته اصلی توسط Hadi هی سیب نارس چیدی از باغ بهشتت دیدی که راضی نیستی از سرنوشتت نوشته اصلی توسط HADIS اینو هادی ج داد باید "ت" میدادی تو با ی تموم کردی اون با ه داده.عجب مشاعره ای واسه همین من با ی گفتم دیگه.
ویرایش توسط AmirHossein98 : 07-02-2016 در ساعت 02:39 PM
HADIS
نوشته اصلی توسط AmirHossein98 تو با ی تموم کردی اون با ه داده.عجب مشاعره ای واسه همین من با ی گفتم دیگه. اِ ببخشید حواسم نبود اصن
نوشته اصلی توسط AmirHossein98 یه پاییز زردو زمستون سردو وقتی نیستی تمام دنیا دلگیره همای شب نفس گیره کسی جاتو نمیگیره
نوشته اصلی توسط HADIS وقتی نیستی تمام دنیا دلگیره همای شب نفس گیره کسی جاتو نمیگیره هوا سوز داره لباست کمه منو تن کن و تو خیابون بیا تو از آسمونی خدا شاهده مثل برفهای زمستون بیا
یکی هم بود که پنجره جمع میکرد تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نوشته اصلی توسط MrCrow هوا سوز داره لباست کمه منو تن کن و تو خیابون بیا تو از آسمونی خدا شاهده مثل برفهای زمستون بیا آهای فرصت کم، آهای راه زیاد یِ عمر فاصله بود، از تو ب این آغوش بین منو تو هنوز،یِ ریز برف میاد ب دیدنم ک میای لباس گرم بپوش
نوشته اصلی توسط HADIS آهای فرصت کم، آهای راه زیاد یِ عمر فاصله بود، از تو ب این آغوش بین منو تو هنوز،یِ ریز برف میاد ب دیدنم ک میای لباس گرم بپوش شبای رفتن تو شبای بی ستاره است ببین که خاطراتم بی تو چه پاره پاره است
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 56 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 56 مهمان ها)
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن