نوشته اصلی توسط AL222
رو سر بنه به بالین
تنها مرا رها کن
ترک من خراب
شبگرد مبتلا کن
رو سر بنه به بالین
تنها مرا رها کن
ترک من خراب
شبگرد مبتلا کن
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گاهی وقتا با یه رویا........میشه از حادثه رد شد
نسترن ای عشق من حرفی بزن بگو تورو بخدا تو دلت مال کیه
آقا سوتی از من بود حواسم نبود این که گفتی ادامه مشاعره ـس
دور کن از خود خیال خورد و خواب
تا شوی از وصل جانان کامیاب
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
حالا زدی یه دستی....دل منو شکستی
بلیآقا سوتی از من بود حواسم نبود این که گفتی ادامه مشاعره ـس
بخت اگر از تو جدایم کرده... میگشایم گره از بخت چه باک...
عذر تقصیر...
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
