مشاعره با اشعار ترانه ها

[daniyal]

میدونی حرفی ندارم اگه زمزمه هامون شده یخ تو دلامون
میدونی جایی ندارم جز امشب زیر بارون برم پیش خدامون

نه نمیشه توکه مث اونا نیسی
صاف نروروبروی اشاره انگشتم
فدای سرت اگه برگا میریزن
گلم این فصله دست ما نی که
هرچی که داری آرزوی بقیه س
گرچه که واسه ما سهم کوچیکه

[HADIS]

نه نمیشه توکه مث اونا نیسی
صاف نروروبروی اشاره انگشتم
فدای سرت اگه برگا میریزن
گلم این فصله دست ما نی که
هرچی که داری آرزوی بقیه س
گرچه که واسه ما سهم کوچیکه

همه چی آرومه،من چقد خوشحالم
پيشم هستی حالا به خودم می بالم

[8813222]

همه چی آرومه،من چقد خوشحالم
پيشم هستی حالا به خودم می بالم

من سوختم اما درونم،یک لحظه خاموشت نکردم

یک عمر مردم هر دقیقه،از بس فراموشت نکردم

[amirsarab]

من سوختم اما درونم،یک لحظه خاموشت نکردم

یک عمر مردم هر دقیقه،از بس فراموشت نکردم

مسافر خسته ی من بار سفر رو بسته بود
تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود

(استاد شادمهر - مسافر)

[tandis_m]

مسافر خسته ی من بار سفر رو بسته بود
تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود

(استاد شادمهر - مسافر)

ديگه اصلا تو فكر اينكه من الان كجام نيستم
با زخمت زندگي كردم به فكر التيام نيستم

بابك جهانبخش_ اسطوره

[HADIS]

ديگه اصلا تو فكر اينكه من الان كجام نيستم
با زخمت زندگي كردم به فكر التيام نيستم

بابك جهانبخش_ اسطوره

ميترسم از اين رفتن
رفتن و ديگه نرسيدن،

[AL222]

ميترسم از اين رفتن
رفتن و ديگه نرسيدن،

نفس نفس همنفسا به همدیگه نفس بدیم ... فردای روشن مال ماست کافیه دست به دست بدیم

[pirana]

نفس نفس همنفسا به همدیگه نفس بدیم ... فردای روشن مال ماست کافیه دست به دست بدیم

ما را به نیمه پر لیوان چه کار... این باقی سمی ست که پیشتر خورده اند...

[pirana]

خوابم برد تا صبح خسبیدم...

[8813222]

ما را به نیمه پر لیوان چه کار... این باقی سمی ست که پیشتر خورده اند...

دارم رد پاهامو پاک می‌کنم،که این بغضتو از سرت وا کنی

من از من کلافه‌م،منو درک کن،نمی‌خوام به من حسی پیدا کنی