شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم... بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم دوست دارم...
من و تو با هميم اما دلامون خيلي دوره
هميشه بين ما ديوار صد رنگ غروره
من میگم اگه میخوندم واسه خاطر دلت بود... تو میگی طلوع من باش خیلی زودـه واسه بدرود...
دريا اولين عشق مرا بردي
دنيا دم به دم مرا تو آزردي
یِ شب که سردم بود
به مادرم گفتم
هوا که سرد ميشه
ياد تو ميُفتم
نمی ترسم اگه گاهی دعاهامون بی اثر ميشه
هميشه لحظه ی آخر خدا نزدیک تر ميشه
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)