واسه اینه که میمردم واسه چشمات واسه اینه که میمیرم واسه نگات
واسه اینه که وجودم شده بودی نذار بمونم بازم پای حسرت چشات
(حمید عسکری)
واسه اینه که میمردم واسه چشمات واسه اینه که میمیرم واسه نگات
واسه اینه که وجودم شده بودی نذار بمونم بازم پای حسرت چشات
(حمید عسکری)
تو بارون که رفتی دل باغچه پژمرد
سیاوش قمیشی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دوتا چشمام دوتا سرباز مغرورن... که مدتهاست از معشوقه ـشون دورن...نوشته اصلی توسط MrCrow
نه دنيا از سرم خيلی زيادی بود
نه پيشونی نوشتم بود کم باشم
مسافر عزیزم خدا تو را نگهدار
دو چشم من به ره باشد در آرزوی دیدار
مسافر عزیزم تو هم به یاد من باش
جدایی و فراموشی نبینم از تو ای کاش
(ویگن)
شب بود خسته بودم
چشام و بسته بودم
خورشید سر زد و من
پیشت نشسته بودم
چشمام و باز کردم
دیدم ازت خبر نیست
دیدم برام تو دنیا از تو عزیز تر نیست
ترسيدم اگه بيدار بشم خوابم بپره
گفتم نكنه اصلا روي ميز خوابم نبره
همين امشب فقط امشب فقط هم بغض من باش
همين امشب فقط مثل خود عاشق شدن باش
در آوار همه آينه هاتكرار من باش
همين امشب كليد قفل اين زندون تن باش
(ابی)
شب/شب که میشه تو کوچه غم اشک من میشه ستاره
من چشمامو به ابرا میدم آسمون بارون میباره
همین خوبه که آرومی و حس میکنی آزادی
که دست کم تو عکسامون هنوزم پیشم ایستادی
واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری
به یادشون که می افتی واسه من وقت میذاری
(ابی)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
