وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد... انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد...
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد... انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد...
دل به یار بی وفای خویشتننوشته اصلی توسط pirana
دادم و دیدم سزلس خویشتن
سالار عقیلی - همچو فرهاد
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
نرو... تو هم مثه من نمیتونی دووم بیاری نرو... تو مثه من تو غصه کم میاری نرو...
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست
سالار عقیلی
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
تو پرو بال منی... نازنین حال منی... با تو حتی میتونم بی بال و پر هم بپرم...
میکشدم می به چپ
میکشدم دل به راست
رو که کشاکش خوش است
تو چه کشیدی بگو
آوای زمین - جان جانان
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
وقتی که میرقصم تو باد... وقتی که میخندم با برگ... وقتی که میشم غرق در احساس بی تکرار مرگ...
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآيد
گفتم كه ماه من شو گفتا اگر برآيد
در این زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغ های قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای این همه نا باور خیال پرست
(حبیب)
توی این بیهودگی ها لحظه ها رو می شمارم انتظار هر نگاهم.
در حال حاضر 55 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 55 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
