وقت آن آمد که دستی بر زنمنوشته اصلی توسط pirana
چند خواهم بود اخر پای بست
وقت آن آمد که دستی بر زنم
چند خواهم بود اخر پای بست
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
ریلود فراموش نشه رفیق...
تورو دیدم تو بارون... دل دریا تو بودی...
یار شو و یار بین
دل شو و دلدار بین
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
نگار تازه خیز من کجایی آی کجایی... به چشمان سرمه ریز من کجایی آی کجایی
بعله،معذرت
يکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون مينويسم و اون خوابه....
فدا سرتبعله،معذرت
هو بکشم قلندری
مدد یا مرتضی علی
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
یک شب بیا منزل ما... حل کن دو صد مشکل ما...
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول