همون لحظه همون موقع با اون احوال خیلی بد درست وقتی که میرفتی دلم شور تو رو میزد
همون لحظه همون موقع با اون احوال خیلی بد درست وقتی که میرفتی دلم شور تو رو میزد
دریا ، دریا منو صدا کن
خاک و با آب دوباره آشنا کن
دریا دلم گرفته منو از این گرفتگی رها کن
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نیستی و اتفاق های تلخ ساده می افتند
نیستی و ترس های کوجک بزرگ می شوند
دارم میام پیشت جاده چه همواره
هوا چقد بوی عطر تو رو داره
هنوزم می شه عاشق شد ، هنوزم حال من خوبه
ببین دنیا پر از رنگه ، هنوزم عشق محبوبه
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هر کاری می کنی باهام خوبه
حال دلم حال و هوام خوبه
حالم بده حال من اما براش مهم نیست
من که یه بارم نشده براش کم بذارم
میگه دووووووسم نداره
دیگه دوووووسم نداره...
هرجور میتونی بمون من با توسازش میکنم
هربار میگفتم نرو این بار خواهش میکنم
مثه کوه پشت و پناه همیم،ولی هردومون دستامون خالیه
باید جای من باشی تو زندگی ، بفهمی نداری چه بد حالیه
در حال حاضر 12 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 12 مهمان ها)