من میگم اگه میخوندم واسه خاطر دلت بود
تو میگی طلوع من باشه خیلی زوده واسه بدرود
من میگم خسته شدم از شب و دلتنگی و غربت
تو میگی زندگی اینه درد تو درد محبت
تو به جای منم داره زجر میکشی
یکی عاشقته که تو عاشقشی:))
یخبندونای قطبی چشمات حرارت دستامو کم کرده
چشمای من ماسیده رو عکسات از بس نخوابیده ورم کرده
هوایی رو که تو نفس می کشی دارم راه میرم بغــل میکنم
تو با من بمون تا تهِ این سفر، من این ماه و ماهِ عسل میکنم
مهتاب تو فانوس ، چالوس تا دریا
پوشیدن موجا تو بطن یک رویا
آرزوم تویی و یه کادیلاک مشکی
دلتم مثل خودم خاکی باشه عشقی....
یه روز مرد خدایی
یه روز اهل ریائی
یه روز مرد قناعت
یه روز حاتم طایی
یه روز آتش خشمگین
یه روز مظهر مهری
یه روز عاشق عشقی
یه روز اهل جدایی
یا یک رنگی و موندن
به دل مهر و نشوندن
یا یک پارچگی محض
یا از ریشه سوزوندن
نمیتونم نمیتونم عزیزم
خاطره های تو رو دور بریزم ...
محسن چاووشی
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)