شب مرد تنها پر از یاد یاره
پر از گریه تلخ بی اختیاره
شب مرد تنها شب بی تو مردن
شب غربت و دل به مستی سپردن
شب مرد تنها پر از یاد یاره
پر از گریه تلخ بی اختیاره
شب مرد تنها شب بی تو مردن
شب غربت و دل به مستی سپردن
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نه از برگم نه از جنگل
نه از باران، نه از شبنم
نه آن تعمیدی رودم
نه آن مریم ترین مریم
مفسر محبت رسول عشق
بگو بگو که معبدت کجاست
مهاجر همیشه با سفر رفیق
بگو بگو که مقصدت کجاست
تو خلوت کوچه گرفتن دستات همه ـش دروغه دروغ... چقدر ادامه بدم به گم شدن تو این خیابونای شلوغ...
غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
دستمو بالا گرفتم...تو ضيافت اسيری
تا تو تا آخر دنيا...سرتو بالا بگيری...
یادت نره دوست دارم ، خیلی دلم تنگه برات
دار و ندارمو بگیر ، مال خودت مال چشات
تحمــل کن عزیز دل شکسته تحمل کن به پای شمع خاموش... تحمل کن کنـــار گریه ی من به یــــــــاد دلخوشی های فراموش...
جهان کوچک من از تو زیباست هنوز از عطر لبخند تو سرمست... واسه تکرار اسم ساده ی توست صدایی از من عاشق اگر هست...
ویرایش توسط pirana : 11-25-2014 در ساعت 10:45 AM دلیل: ادامه ـش قشنگ ـه دوست داشتم بنویسم!
تا کی زیر یک سقف روزا بشه تکرار
تا کی با صبوری پا بند و گرفتار
من خسته تر از تو تو خسته تر از من
من مضطرب و تو آشفته تر از من
نازی ناز کن که نازت یه سرو نازه
نازی ناز کن که دلم پر از نیازه
شب آتیش بازیه چشمای تو یادم نمیره
هر غم پنهون تو یه دنیا رازه
در حال حاضر 32 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 32 مهمان ها)