هنوزم ميشه با دستات يه دنيا مهربوني كرد
ببين بي تو چه داغونم تو رو جون چشات برگرد (احمد سعيدي_ ميشه برگردي)
هنوزم ميشه با دستات يه دنيا مهربوني كرد
ببين بي تو چه داغونم تو رو جون چشات برگرد (احمد سعيدي_ ميشه برگردي)
دلم یه دیوونه شده، واست بی آزاره هنوز
از دل دیوونه نترس، آخ که دوست داره هنوز
وای که دوست داره هنوز
زبانـم را نمیفهمی تـو خطم را نمیخوانی... چنـان بیـگانه ای حتی که نـامم را نمیـدانی...
تو آنقدر گیج و گنگی در پلیدی های این غربت... که بیداری و قلب عاشق ما را نمیبینی...
یه عاشق چیزی جز عشق تو سرش نیست
یه عاشق فکر سود و ضررش نیست
همه خوب و بد قصه شو میخواد
یه عاشق نگرون آخرش نیست
تو این فکر بودم که با هر بهــــونه... یه بار آسمونو بیارم تو خونـــــــــه...
حواسم نبود که به تو فکر کردن... خود ـه آسمون ـه خود ـه آسمون ـه...
هر جا که ديدی چراغی پر فروغه...
تا بهش رسيدی فهميدی دروغه...
هم غربت بغض شب مرگ چراغم
تو غرق زمستونی اندوه باغم
ای دست تو حادثه تو بهت تکرار
وابسته ی این مردابم بیا سراغم
می مونم تا ته گريه،می شينم تا ته بارووون...
چقدر گريه کنم تنهايی جای هر دوتامون...
نه جنگل سبز نه باغ گل ها
نه کوه سنگی نه دشت و صحرا
همیشه اینجا کولاک و باده
نه کلبه پیداست نه ختم جاده
در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)