نوشته اصلی توسط MAHAK
این م
من سفر کردم از ترانه شدن، کوچ کردم به سرزمینِ سکوت
با گذرنامه‌ای که رو جلدش جای «ایران» نوشته بود «لی‌لی‌پوت»
این م
من سفر کردم از ترانه شدن، کوچ کردم به سرزمینِ سکوت
با گذرنامه‌ای که رو جلدش جای «ایران» نوشته بود «لی‌لی‌پوت»
اینم م
اینم واو
وجودم بی تو یخ بسته
بتاب، سردم ، زمستونم
منو مثل همون روزها
با آغوشت بپوشونم
بعد میگه چرا هی م میدی
ما را به نیمه ی پر لیوان چکاراین باقی سمی ست که پیشتر خورده اندساقی تمام کن قصه را که رو شده استانان که خراب تو بودند مرده اند
توي واپسين نفس, تو يادمي هم پرواز
باز تو ميتوني فقط, باشي برام نفس ساز
بيا هم هواي من,براي من صميمي
منو از اينجا ببر,تو اي جفت قديمي
یاد تو شعرام می سوزونه امروزو فردامو میسوزونه
تا دوری از خونه این خونه ویرونه حال منم پریشونه
هر يه پري كه,رخت تو بود
حالا واسه خاك,رختي قشنگه
هر بوسه ات یک قسمت از کابوس هایم بوداز ابتدا معلوم بودم انتهایم را
هر يه پري كه,رخت تو بود
حالا واسه خاك,رختي قشنگه
اون پرنده تو بودي پيرهن ابرو دريد
رفت و گم شد تو غرور رفت و از همه بريد
دارد صدایت میزند
بشنو صدایم را
بیرون بکش از زندگی و مرگ پایم را
ما هم بریم
اونكه روي عاشقي طرح دلتنگي كشيد
جفت پر شكسته شو توي تنهايي نديد
در حال حاضر 33 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 33 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
