ميشه برگردي بموني كنارم
بي تو زنده بودنو دوست ندارم
نميشه دور از تو باشم عشق من
از هر جا ميگذرم باهات خاطره دارم
ما دو تا ماهی بوديم توی دريای کبود
خالی از اشکهای شور از غم بود و نبود
پولکامون رنگ وارنگ روزامون خوب و قشنگ
آسمونمون يکی خونمون ی قلوه سنگ پولکامون رنگوارنگ
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
گریه نکن گــــــریه نکن خاتون هم گُریز من... برای این در به درِ بی سرزمین گریــــــــه نکن...
نگو بزرگ شدم نگو که تلخه نگو گریه دیگه به من نمی یاد
بیا منو ببر نوازشم کن دلم آغوش بی دغدغه ميخواد
همون گهواره ای که خاطرم نیست همون امنیت حقیقی و راست
همون جايی که شاهزاده قصه همیشه دختر فقیر و می خواست
توی این غروب دلگیر جدایی توی غربتی که هم رنگِ چشات ـه... همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لبات ـه...
هراسم نیست از این سرمای ویرانگر
برای تو من عاشقانه میمیرم
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)